|

باورهای عامیانه ایرانیان (بخش دوم)

شنبه, 02 تیر,1403 - 12:16
ایام سعد و نحس، امور مرتبط با وقت و ساعت و گاهشماری دوازده جانوری.
باورهای عامیانه ایرانیان (بخش دوم)

هزارک -

 

 

ایام و بروج سعد و نحس:

یکی از باورهای عامیانه راسخ در میان ایرانیان، اعتقاد به ایام و بروج سعد و نحس بود؛ بدین نحو که روزهای دوم، پنجم، هفتم، هشتم، دهم، دوازدهم، چهاردهم، نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم و سی ام از ماه های قمری را ایام سعد و روزهای یکم، چهارم، ششم، نهم، سیزدهم، شانزدهم، هجدهم، بیست و دوم، بیست و هفتم و بیست و هشتم از ماه های قمری را ایام نحس می دانستند و همچنین، بروج ثور (اردیبهشت)، اسد (امرداد)، سنبله (شهریور)، میزان (مهر)، قوس (آذر) و حوت (اسفند) را بروج سعد، بروج حمل (فروردین) و جدی (دی) را بروج میان سعد و نحس، و بروج دلو (بهمن) و عقرب (آبان) را بروج نحس می پنداشتند و خواصی به شرح زیر بر آنها بر می شمردند.

 

آرایش و پیرایش:

باور داشتند که اموری همچون استحمام، آرایش و پیرایش، ناخن گرفتن و امثالهم، در روزهای سعد موجب روا شدن حاجات و شادی و عزت و توانگری و اصلاح امور و در روزهای نحس موجب غم و رنج و ملال و افلاس و پشیمانی و کوتاهی عمر می شود.

 

شیهه کشیدن اسب:

اگر اسب در یکی از بروج سعد مانند ثور (اردیبهشت)، اسد (امرداد)، سنبله (شهریور)، میزان (مهر)، قوس (آذر) یا حوت (اسفند) به روی کسی شیهه می کشید، معتقد بودند که باری برایش می رسد، مالی می یابد، هدیه ای دریافت می کند، به سفر می رود، خوشحال می شود یا شادی و مژده به او می رسد. اگر این اتفاق در بروج میان سعد و نحس همچون حمل (فروردین) و جدی (دی) رخ می داد، فرد مزبور نقل مکان می کرد یا به فکر فرو می رفت. اگر هم چنین امری در بروج نحس نظیر دلو (بهمن) یا عقرب (آبان) واقع می شد، فرد به مخاصمه می افتاد یا دردی به او می رسید.

 

خاریدن کف دست:

اگر در بروج سعد اتفاق می افتاد، نفع یا پولی به دست فرد می رسید؛ ولی در بروج نحس، پول یا مالی از دستش می رفت یا دچار خصومت و دشمن می گردید.

 

پیدا شدن عنکبوت در خانه:

در بروج سعد نشانه سلامت و رسیدن خبر خوش و خرید و سفر و بهره بردن از میراث بود و در بروج نحس، دلیل وقوع جنگ و نزاع و اندوه و مزاحم.

 

ریختن چای یا قهوه روی جامه:

در بروج سعد نشانه آن بود که خلعتی به فرد می رسد، جامه نو می پوشد، پولی به دست می آورد، تجدید فراش می کند، صاحب فرزند می گردد، رخت نو می خرد یا سود می برد. در بروج نحس ولی دال بر این بود که جامه اش را دزد می برد یا دچار هم و غم می گردد.

 

ریختن روغن به روی جامه:

در بروج سعد نشانه بشارت، سفر، آسایش، سود یا دریافت نامه و در بروج نحس نشانه خوف، زیان یا اندوه بود.

 

شکستن ناگهانی چیزی:

در بروج سعد، خوراکی برای فرد می رسید، به عزت می رسید، مژده می شنید یا خوشحال می شد. در بروج نحس ولی ضرر می نمود، نیرنگی به کارش می شد یا در خوف و هراس می افتاد.

 

پیش آمدن ناگهانی چهارپایان به سوی شخص:

نشانه آن می دانستند که غایبی از راه می رسد یا خبر خوشی می آید. برخی نیز آن را دلیل خبری ناخوشایند یا رسیدن اندوه می دانستند.

 

افتادن قلم از دست:

در بروج سعد، نشانه شادی، نفع، منصب یا خبر خوش و در بروج نحس دلیل از منصب افتادن، در معرض تهمت قرار گرفتن یا مورد خیانت واقع شدن است.

 

برپا شدن ناگهانی گرد و غبار:

در بروج سعد، نشانه بخت و اقبال، شادی، روزی و مراد و در بروج نحس دلیل رسیدن ضرر و زیان است.

 

وقتی مرغ خاک پر و بال خود را می تکاند:

به جز در بروج عقرب (آبان) و جدی (دی) و دلو (بهمن)، آن را نشانه رسیدن سود، بهبود بیمار، رسیدن خبر خوش و میهمان شدن می دانستند. در بروج اسد (امرداد) و سنبله (شهریور) و میزان (مهر)، آن را دلیل بیمار شدن و ورود به جنگ و مخاصمه محسوب می نمودند.

 

وارد شدن مگس به گلو:

در بروج حمل (فروردین) و ثور (اردیبهشت) و جوزا (خرداد) و سنبله (شهریور) و قوس (آذر)، مایه شادمانی و سعادت و در سایر بروج نشانه جنگ و نزاع می دانستند.

 

پاره شدن ناگهانی جامه:

در بروج میزان (مهر) و حوت (اسفند)، آن را مایه غم و گرفتاری و گسست امور و در سایر بروج نشانه خبر خوش و جاه و مقام و رستگاری می پنداشتند.

 

سوختن جامه:

در بروج اسد (امرداد) و میزان (مهر) نشانه غم و تهمت و خیانت و در سایر بروج نشانه خبر خوش و شادمانی و هلاک دشمنان است.

 

صدا دادن چوب هنگام سوختن:

در بروج عقرب (آبان) و قوس (آذر) و جدی (دی)، دال بر بروز بیماری است و در سایر بروج، مایه خوشحالی و افزایش مال و خبر خوش.

 

خاموش شدن بی موقع چراغ:

در بروج اسد (امرداد) و عقرب (آبان) و قوس (آذر) نشانه خبر ناگوار و خوف است و در سایر بروج دلیل کسب مال و نصرت و موفقیت.

 

افتادن چیزی از دست:

در بروج ثور (اردیبهشت) و سرطان (تیر) و جدی (دی)، نشانگر اندوه و سختی است و در سایر بروج دلیل خبر خوش و آسودگی و سعادت.

 

شنیدن آواز جغد:

در برج حوت (اسفند) نشانه اندوهی بزرگ یا مرگ عزیز و از دست دادن دوست است و در دیگر بروج، گواه رسیدن روزی، خیر و شادمانی، ازدواج یا سفر.

 

جستن شراره آتش:

در برج جوزا (خرداد) نشانه کسب مال و دیدار ملوک و در سایر بروج نشانه خصومت و خوف و غم و ناامیدی و اندوه است.

 

دیدن مرغان صحرایی:

نشانه هدیه و عشرت و سلامت و مال و روزی و ازدواج و فرزند و شغل بود. فقط در برج ثور (اردیبهشت)، آن را دلیل رسیدن رنج بیماری می دانستند.

 

ساعت و وقت و روز:

علاوه بر ایام و بروج سعد و نحس، باورهایی نیز در خصوص ساعت و وقت و روز وجود داشته که برخی از آنها بدین قرارند:

  • دیدن تابوت در ساعات اول صبح، خوش یمن است.
  • اگر عروس را شب جمعه به خانه شوهر ببرند، باعث مرگ مادر شوهر می شود.
  • اگر کسی شب سوت بزند، جنی می شود.
  • اگر کسی هنگام دوختن لباسش راه برود و قدمهایش سبک باشد، لباس زود دوخته می شود، ولی اگر قدمهایش سنگین باشد، دوخت آن لباس خیلی طول می کشد.
  • اگر کسی روز شنبه ناخنش را بگیرد، قرضش ادا می شود. اگر دوشنبه ناخنش را بگیرد، پولدار می شود. اگر پنجشنبه ناخن بگیرد، ارث اولاد می رسد. گرفتن ناخن در روز جمعه ثواب دارد. اگر هم کسی به هنگام شب ناخن بگیرد، عروسی و عزایش همزمان می گردد.
  • شب جمعه اگر میهمان بیاید، خیر و برکت می آورد و اگر برود، خیر و برکت را می برد.
  • ماه قمری صفر و به ویژه سیزدهم آن، بسیار نحس است.
  • در ماه صفر، سفر کردن خطرناک است.
  • اگر کسی شب در گرمابه یا زیر درخت بخوابد، دچار بی وقتی می شود.
  • روزهای یکشنبه، استحمام بدشگون است.
  • شب یکشنبه نباید به خانه کسی رفت.
  • هنگام غروب نباید جارو کرد، چون خانه برچیده می شود.
  • اگر لباس مردی را روز جمعه بشویند، گدا می شود.
  • اگر به هنگام ظهر گدایی به در خانه بیاید و زن باشد، شیطان است و اگر مرد باشد، فرشته است.
  • هنگام غروب شب های یکشنبه و چهارشنبه نباید به عیادت بیمار رفت که بدشگون است.
  • اگر کسی چهل سه شنبه حمام برود، دیوانه خواهد شد.
  • اگر پارچه لباس نو روز سه شنبه بریده شود یا پوشیده شود، آخرش خواهد سوخت.
  • شانه کردن مو یا نگریستن در آینه به هنگام شب، پریشانی می آورد.
  • اگر زن شب در آینه نگاه کند، هوو به سرش خواهد آمد، مگر آنکه آن آینه را سه بار دور چراغ بگرداند.
  • کاسب نباید اول دشت نسیه بدهد، ولی باید ارزان بدهد.
  • کاسب نباید سر چراغ (هنگام غروب که تازه چراغ روشن می کنند) مشتری را رد کند و قرض را هم نباید در آن زمان بازپرداخت نماید.
  • روز نخست ماه قمری نه باید نزد طبیب رفت، نه باید دارو خورد و نه باید به دیدن بیمار رفت.
  • روزهای سه شنبه و چهارشنبه نباید خانه را جارو کرد.
  • جارو کردن خانه در روز نخست ماه قمری، خوش یمن است.
  • اگر کسی یک شب در خانه ای اقامت کرده باشد که یکی از اهل آن خانه در همان شب بمیرد، باید هفت شب دیگر نیز در آن خانه اقامت نماید.
  • اگر کسی هنگام غروب سر چاه یا قنات برود، دچار بی وقتی می شود.
  • اگر کسی اول صبح از خانه بیرون بیاید و ظرف خالی در دست کسی ببیند، روز بی برکتی در پیش خواهد داشت.
  • در شب های شام غریبان، اجاق خانه باید خاموش باشد.

 

گاهشماری جانوری و باورهای عامیانه مربوط به آن:

گاهشماری دوازده جانوری، نوعی گاهشماری قمری مبتنی بر گاهشماری چینی است که یک حیوان و ویژگی‌ های آن را در یک چرخه دوازده ساله تکراری، به هر سال اختصاص می‌دهند. این شیوه، در بسیاری از کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا مانند ژاپن، کره جنوبی، ویتنام، کامبوج و تایلند دارای محبوبیت است و بعد از دوران مغولان در ایران نیز متداول شد. تا پایان دوران قاجاریه، این گاهشماری در ایران رسمیت داشت و حتی هم اکنون نیز به طور غیر رسمی مورد استفاده مردم قرار می گیرد.

دوازده جانوری که در این شیوه گاهشماری مورد توجه قرار می گیرند عبارتند از موش، گاو، پلنگ (ببر)، خرگوش، نهنگ (اژدها)، مار، اسب، گوسفند، میمون، مرغ، سگ و خوک.

نامگذاری سالها بر اساس این دوازده جانور، باعث رواج باورهای عامیانه فراوانی در میان ایرانیان شده است؛ به نحوی که هر یک از این سالها را واجد ویژگی هایی به قرار زیر می دانند.

 

سال موش:

بر بارش باران های شدید بهاری و نیز باران های بی موسم در طول سال، سرمای سخت در زمستان، شیوع تزویر و خیانت میان مردم، گسترش فتنه و جنگ میان کشورها، تنگی معیشت و دشواری زندگی، ضعیف شدن طبقات متوسط و افزایش قدرت زورمندان و بروز قحطی و گرانی در برخی ولایات دلالت دارد.

 

سال گاو:

فراوانی و ارزانی کالا و ارزاق، فراوانی آب قنات ها، وفور لبنیات، نیکی احوال رعایا و خوشی تجار، اعتدال گرمای تابستان، برودت شدید زمستان، مجادلات میان کشورهای بزرگ و آفت زدگی برخی مزارع را به همراه دارد.

 

سال پلنگ:

با رواج خشونت میان مردم، جنگ و آشوب، فشار و ظلم سلاطین بر رعایا و مخالفت رعایا با سلاطین، رواج ناامنی و فساد و غارت و یغما، گرمای تابستان و خشکی زمستان و ضعف حال تجار و صنعتگران همراه است.

 

سال خرگوش:

ساخت کاریزها و بستن سد بر رودخانه ها و تعمیر ابنیه و تخریب مزارع و رسیدن آفات زمینی و آسمانی و رویت ستاره دنباله دار و شیوع رنج و بیماری، به ویژه آبله، و رواج دزدی و خیانت و فساد در طبقات مختلف مردم و ظهور بادهای مخالف و نابودی درختان و بدی حال رعایا را از ویژگی های این سال می دانستند.

 

سال نهنگ:

فراوانی گوشت و سایر خوراک ها، کثرت آب ها و طغیان رودخانه ها، باران های شدید بی موسم، وقوع طوفان و زلزله در شهرهای بزرگ، فشار مالکان بر رعایا، برخاستن سلطانی بزرگ و تسخیر برخی بلاد، نابودی برخی حکومت ها و بروز آفت سن و هجوم ملخ و نابودی محصولات زراعی از ویژگی های این سال بودند.

 

سال مار:

با رواج نیرنگ و تزویر میان مردم، خوف و واهمه زیردستان از زبردستان، جور و ستم ملوک بر رعایا، گسترش حرص و طمع میان مردم، عزل و حبس و تبعید برخی بزرگان و دانشمندان، رواج تجمل، کشته شدن مردی بزرگ به دست یکی از رعایا، کسادی بازار و گرمای سخت تابستان همراه بود.

 

سال اسب:

سرمای شدید زمستان و اعتدال بهار و تابستان، وقوع سیل های مهیب و زلزله در کوهپایه ها، لشگرکشی دول باختری، خرابی و ویرانی برخی شهرها و روستاها، اختلاف میان ممالک و شکسته شدن مرزها، غارت و چپاول در اوایل و آرامش و امنیت در اواخر سال، کثرت ازدواج ها و وفور شادمانی، گرانی ارزاق و کاهش تعداد احشام را در این سال پیش بینی می کردند.

 

سال گوسپند:

در این سال، وفور محصول جو و گندم و یونجه، ارزانی گوشت و روغن، کساد بازار پشم و پنبه، آرامش و آسایش دراویش و عرفا، تمایل مردم به گوشه گیری و شکیبایی و قناعت، رونق شیرینی فروشی و زرگری، امنیت در روستاها، کثرت موش و حشرات و دیگر جانوران موذی، وقوع پاییز زودرس و بارش برف های سنگین و کثرت وضع حمل مورد انتظار بود.

 

سال میمون:

در این سال، طراوت و سرسبزی باغ ها و درختان، اعتدال بهار و گرمای شدید در اواخر تابستان، کثرت شادی و طرب در میان مردم، وقوع ازدواج های موفق و در عین حال فزونی طلاق، رواج بازار بزازان و جواهرفروشان، نقصان آب کاریزها و خشکسالی در پایان سال، انتظار می رفت.

 

سال مرغ:

بر بارش اندک باران های بهاری، آفات غلات، هجوم شغال ها به روستاها، گرانی ارزاق، وقوع قحطی در برخی نقاط، فشار ستمگران بر ضعفا، مصادره اموال برخی دولتمندان، اوضاع نامساعد کارگران و صنعتگران، رواج کار مقنیان و آهنگران، رواج غم و اندوه میان رعایا، اسارت و حبس و تبعید و قتل برخی سخنوران و حکما و نقصان پنبه و دانه های روغنی دلالت داشت.

 

سال سگ:

در این سال، ترس و وحشت مرزنشینان، کم آبی و به تبع آن از بین رفتن محصولات زمستانی، خوشی احوال عشایر و کوچ نشینان، فراوانی شکار، آسیب رسیدن از خرگوش و دیگر جانوران علفخوار به مزارع، مراسلات خصمانه مابین دولت ها، دستگیری تعدادی از یاغیان، عزل برخی وزرا و حاکمان و انتصاب ستمگران به جای ایشان، جنگ و نزاع میان قبایل و رواج شایعات بی اساس، واقع می شد.

 

سال خوک:

با گرمای ناگهانی بهار، آفت سردرختی، فساد محصول حبوبات، بروز اختلاف میان خانواده ها، رسوایی بعضی از بزرگان، طغیان فرزندان بر والدین، وقوع خورشید گرفتگی و فراهم شدن زمینه جنگ و خونریزی همراه بود.

 

 

 

منبع: هزارک

گردآوری و تنظیم: فرید نوبخت حقیقی

موسسه فرهنگی رادنواندیش

عکس تیتر: مهر

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: