هزارک -
باورهای عامیانه در خصوص نوروز:
از آنجایی که نوروز همواره یکی از مهمترین جشن های ایرانیان بوده، طبعا باورهای عامیانه فراوانی نیز پیرامون آن وجود دارد. در اینجا، به بیان برخی از این باورها خواهیم پرداخت.
تقارن نوروز با روزهای مختلف هفته:
اگر نوروز به شنبه برخورد نماید، آن سال متعلق به سیاره کیوان (زحل) خواهد بود. در چنین سالی، روزگار مردم سخت و رنج و دشواری فراوان است. اختلاف و خصومت زیادی رخ می دهد و میان سلاطین و رعایا منازعات بسیاری واقع می شود. در این سال، محصول غلات و همچنین انگور و پنبه خوب است، ولی انجیر دچار آفت می شود. طوفان و سیل های زیادی واقع می شوند و بر اثر آن، احشام پرشماری تلف می گردند. سلطان بزرگی یاغی می گردد و ملوک و امرا و بزرگان زیادی کشته می شوند. فتنه و آشوب گسترش می یابد و اوضاع رعایا رو به وخامت می نهد. در فصل بهار، در عراق آشوب و ناامنی می شود، در هندوستان بلایی آسمانی می رسد، ولی منطقه ماوراءالنهر ایمن خواهد بود. مار و ملخ و حشرات موذی فراوان می شوند. در بلاد تبرستان آشوبی برپا می گردد. در تابستان، باران هایی بی هنگام خواهد بارید. به محصول نیشکر آفت می زند. در ولایت فارس، آبله و مرگ فراوانی رخ می دهد. در روم به گوسپندان آفت می رسد. در پایان سال، نرخ ها بالا می روند. میان زنان و شوهران ناسازگاری می افتد و مهر و مودت کاستی می گیرد. احوال کوه نشینان نیز خوش خواهد بود.
اگر نوروز به یکشنبه برخورد نماید، آن سال متعلق به خورشید خواهد بود. در چنین سالی، کار پادشاهان و بزرگان بر مراد و نعمت فراوان است. باران بسیار می بارد و غله و میوه فراوان خواهد بود.تابستان آن گرم و زمستانش معتدل است. رغبت مردم به تعلیم و تربیت زیاد می شود. دیم کاری رونق می گیرد. کارهای بزرگ به انجام می رسد و امری غریب در عالم پدیدار می گردد. طاغی و یاغی نیز اندک خواهد شد.
اگر نوروز به دوشنبه برخورد نماید، آن سال متعلق به ماه خواهد بود. در چنین سالی، حال عامه میانه و حال زنان و ملوک خوش است. منفعت در کارها پدیدار خواهد شد. آب فراوان می شود و سیل و طغیان رودخانه ها واقع می گردد. جنگ و جدال و فتنه در این سال فراوان خواهد بود و آشوب و آشفتگی بروز خواهد نمود. تابستان آن سرد و پر باران، پاییز آن با سرمای بی هنگام و زمستان آن سخت است. باد و طوفان زیادی واقع خواهد شد. رنج و بیماری فراوان می شود و حشرات زیاد می گردند.
اگر نوروز به سه شنبه برخورد نماید، آن سال متعلق به سیاره بهرام (مریخ) خواهد بود. در چنین سالی، احوال سلاطین پریشان است و جنگ و خونریزی فراوان رخ خواهد داد. کار پادشاهان بسته و دلهایشان غمگین می شود. نرخ چهارپایان بالا می رود و دخل و منفعت مردم کاستی می گیرد. فتنه و شورش فراوان می شود و بیماری و مرگ و میر و حیله و جاسوسی و ستمگری زیاد می گردد. زیردستان و زبردستان به دشمنی یکدیگر بر می خیزند و فرزندان بر والدین جفا می کنند. بزرگی از بلاد شرقی جان می بازد. باران های بی موسم فراوان می شوند و بر اثر آن، خرابی بسیار پدید می آید و کشت و کار تباه می شود.
اگر نوروز به چهارشنبه برخورد نماید، آن سال متعلق به سیاره تیر (عطارد) خواهد بود. در چنین سالی، فتنه و آشوب فراوان و نرخ ها گران است، لیکن محصول جو و گندم و ارزن و ماش و باقلا و عدس و برنج و کنجد زیاد خواهد بود. درد و بیماری، به ویژه برای کودکان، زیاد می شود. قحطی و احتکار رخ می دهد و دل های مردم، پر غم و تشویش می گردد. همچنین، قراردادهای بد عاقبت به امضا می رسد.
اگر نوروز به پنجشنبه برخورد نماید، آن سال متعلق به سیاره برجیس (مشتری) خواهد بود. در چنین سالی، احوال اشراف و سادات و قضات و علما به خوشی می گذرد و اوضاع زنان و زیردستان مساعد خواهد شد. دانشمندان به مقام و منصب می رسند و احوال زرگران و جواهر فروشان بهبود می یابد. نرخ ها ارزان می شوند و مردم به تجملات روی می آورند. در تابستان باران های بی هنگام می بارد و زمستان معتدل خواهد بود.
اگر نوروز به آدینه برخورد نماید، آن سال متعلق به سیاره ناهید (زهره) خواهد بود. در چنین سالی، احوال علما و فضلا و قضات نیک است و حال سلاطین، میانه. غله خوب به عمل می آید و مردم به عیش و طرب مایل می گردند. تابستان گرم و زمستان بسیار سرد خواهد بود.
باورهای عامیانه در خصوص سبزه سبز کردن:
اگر سبزه دیر سبز می شد، چنین می پنداشتند که دست سبز کننده سنگین است و کارهایش با دشواری و معطلی به انجام می رسد. ولی اگر سبزه زود سبز می شد، آن را نشانه سبک دستی فرد می دانستند و معتقد بودند کارهایش با سهولت و سرعت انجام می شود و در امور خود موفق خواهد بود.
اگر سبزه به شکلی زیبا و یکدست رشد می کرد، می پنداشتند که صاحبش سالی خوب و خوش در پیش دارد؛ ولی چنانچه سبزه یکدست نمی شد، معتقد بودند که صاحبش سالی همراه با کاستی و نقصان خواهد داشت.
اگر سبزه پر ریشه می شد، برای صاحبش سالی سرشار از مال و مکنت و پر رونق پیش بینی می کردند و اگر ریشه سبزه کم پشت می شد، سالی نه چندان خیر و خوش و دور از موفقیت را برایش انتظار می کشیدند.
باورهای عامیانه در باب شب چهارشنبه سوری:
در باب شب چهارشنبه سوری که مراسم آن در آخرین سه شنبه سال برگزار می شد، آداب و باورهایی عامیانه وجود داشت که در زیر، به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
در چنین شبی، شعاع نور الهی در کوه طور بر موسی پدیدار می شود.
در این شب، آتش نمرود بر ابراهیم گلستان می شود.
در این شب بوده که تهمورث سنگی به سوی یک مار پرتاب می کند و بر اثر برخورد آن به سنگی دیگر، آذرخشی از آن می جهد و آتش کشف می شود.
در این شب، زرتشت به پیغمبری رسیده و صفات ملکوتی آتش، مظهر ستایش می شود.
باور عوام درباره خوراک های شب پیش از تحویل سال و نخستین شب سال نو:
در باور عموم، شب قبل از تحویل سال می بایست پلویی سبزی دار خورده می شد، چرا که می پنداشتند دل را زنده و احشاء را تازه می گرداند، رطوبت مفید به بدن می بخشد، روح تازه به تن می دمد و تازگی به همراه می آورد.
شب پس از تحویل سال نیز رشته پلو خورده می شد، زیرا باور عموم بر این بود که خوردن آن موجب به دست آمدن رشته کارها می شود. اگر رشته کسب و کار از دست پدر خانواده خارج شده بود، اولین بشقاب این پلو را برای او می کشیدند. اگر بخت دختری بسته شده و شوهر نکرده بود، زیر دیگ رشته پلو را او روشن می کرد و هنگام کشیدن، در دیگ را او بر می داشت. اگر کسی بی پول بود، رشته آن پلو را خشک می کرد و در کیسه پول خود قرار می داد. همچنین می پنداشتند که اگر آن رشته پلو را با نیت مهر و محبت به خورد کسی دهند، محبت و پیوستگیشان همیشگی خواهد شد.
علاوه بر اینها، به اعتقاد عوام، شب پبش از نوروز باید کوکو سر سفره باشد، ولی شب بعد از نوروز نباید باشد؛ زیرا بردن نام این خوراک موجب فقر می گردد.
باورهای عامیانه درباره خواص خوراکی های سفره هفت سین:
اعتقاد عوام بر این بود که در لحظه تحویل سال، می توان با صرف خوراکی های سفره هفت سین، طبیعت مزاج را تغییر داد و طبع گرم را سرد و طبع سرد را گرم نمود. مثلا اگر کسی در طول سال گذشته دچار گرمی طبع بوده و جوش و دمل بر تنش در آمده، می توانست با خوردن شیر یا ماست یا سرکه سر سفره، دفع گرمی نماید و طبعش را خنک و مرطوب سازد. یا بر عکس، چنانچه در طی سال پیش دچار سردی مزاج بود، می توانست با خوردن خرما و مویز و توت خشک و کشمش باقیمانده از شب چهارشنبه سوری یا سفره هفت سین، طبعش را گرم نماید. یا اگر از یبوست و خشکی در عذاب بود، می توانست آن را با نوشیدن چند جرعه آب از تنگ ماهی بر طرف سازد و اگر هم دچار شکم روش و اسهال بود، می توانست با خوردن سنجد سفره هفت سین آن را درمان کند. از سیر سفره هفت سین جهت علاج پادرد و استخوان درد و از سمنوی آن جهت فربه شدن استفاده می شد. از بادام سفره هفت سین به عنوان برکت جیب یا کیسه پول استفاده می کردند و نمک و برنج و آرد سفره را داخل کیسه نمک و برنج و آرد منزل می ریختند تا برکت آن تا پایان سال باقی بماند.
باورهای مربوط به نور و چراغ در شب سال نو:
از دیگر باورهای عامیانه مربوط به شب سال نو این بود که باید نور و چراغ زیادی در خانه روشن باشد. چراغ ها می بایست از شب تحویل سال تا صبح روز دوم سال نو روشن می ماندند. اگر این اتفاق می افتاد و چراغ ها یک سره روشن می ماندند، سال صاحب آنها پر برکت و همراه با دلخوشی و تندرستی می شد؛ ولی اگر چراغی خاموش می شد، چنین می انگاشتند که چیزی از دست صاحب چراغ خواهد رفت. اگر هم احیانا لوله چراغ یا لاله ای می شکست یا چراغ واژگون می شد، می پنداشتند که کسی از نزدیکانشان تلف خواهد شد یا زندگیشان پشت و رو می گردد.
باورهای عامیانه در خصوص تحویل سال و احوالات پیرامون آن:
اعتقاد عوام بر این بود که دنیا، یعنی زمین، بر روی دریایی بزرگ قرار دارد و در وسط آن دریا، ماهی بزرگی هست که گاوی بر پشت آن قرار دارد و دنیا را روی یک شاخ خود نگاه می دارد. گاو مزبور، سالی یک بار و به جهت رفع خستگی، دنیا را از روی آن شاخ خود به روی شاخ دیگرش جابجا می کند و این، همان لحظه تحویل سال است!
همچنین، با توجه به احوال افراد در نخستین دقایق پس از تحویل سال، اوضاع فرد در طول سال را پیش بینی می نمودند. بدین ترتیب که مثلا اگر برای شخصی در لحظه تحویل سال دلتنگی یا کدورتی حاصل شده بود، می پنداشتند که سال او به دلتنگی و کدورت خواهد گذشت؛ یا اگر شادمانی و خنده ای بر وی گذشته بود، تصور می کردند که در تمام سال، شاد و مسرور خواهد بود. یا اگر در هنگام تحویل سال پولی به دست فرد می رسید، آن را نشانه منفعت و کامیابی وی در آن سال می دانستند و بر عکس، اگر دچار خسران یا زیانی می شد، معتقد بودند که در تمام سال همین وضعیت بر وی مترتب خواهد بود. به همین ترتیب، اگر هنگام تحویل سال فرد در خواب می بود، سالش به رخوت و سستی و بی مرادی می گذشت، یا اگر بدون برنامه ریزی قبلی در حمام یا مشغول شستشو می بود، غم و غصه و گرفتاری از او دور می گشت.
باور عوام در خصوص ساعات نخست سال نو:
اگر سال پیش از ظهر تحویل می شد، مردها تا نیمروز بر سر کسب و کار خود می ماندند و اگر در خانه بودند، برای مدت کوتاهی هم که شده، به محل کار خود می رفتند و ساعتی را مشغول کار می شدند تا اینکه کسب و کارشان در سال جدید رونق داشته باشد. اگر هم تحویل سال در ساعات عصر یا شب اتفاق می افتاد، از چند ساعت جلوتر، چراغ محل کارشان را تا روز بعد، که شب دوم عید باشد، روشن می گذاشتند. پس از تحویل سال، به مشتری یا مراجعه کننده نخست خود نیز تفال می زدند؛ بدین نحو که اگر خرید نقد و فراوانی انجام می داد، آن را نشانه پر رزق و روزی بودن سال جدید می دانستند (یا به اصطلاح، آن سال را سال سیاره مشتری یا برجیس محسوب می کردند) و اگر هم خرید نسیه یا اندکی می نمود، آن را نشانه بی برکت بودن سال جدید بر می شمردند (یا به اصطلاح، آن سال را سال سیاره زحل یا کیوان محسوب می نمودند).
همچنین، اگر نخستین فردی که خارج از خانه می دیدند، جوان و خوشرو بود، آن را به فال نیک و اگر پیر و زشت و بیمار یا علیل بود، آن را به فال بد می گرفتند. البته خود مردم نیز این موضوعات را نسبت به دیگران مراعات می کردند و در روزهای نخست سال و بلکه تا سیزدهم فروردین، از ایجاد مزاحمت و کج خلقی و مکدر ساختن دیگران پرهیز می نمودند.
از دیگر پرهیزهای جدی در روزهای نخست سال، پرهیز از آوردن تلخی و سیاهی به خانه، قرض دادن و قرض گرفتن و مراجعه به حکیم و عطار و دوافروش بود که تا پایان سال از تلخکامی و بدهی و بیماری دور باشند.
منبع: هزارک
گردآوری و تنظیم: فرید نوبخت حقیقی
موسسه فرهنگی رادنواندیش