|

طب سنتی و عامیانه اقوام ایرانی (قسمت دوم)

شنبه, 06 آبان,1402 - 10:54
آشنایی اجمالی با رویکرد طب سنتی و عامیانه در درمان بیماری ها.
طب سنتی و عامیانه اقوام ایرانی (قسمت دوم)

هزارک -

 

نگاهی اجمالی به شیوه های درمانی در طب سنتی و عامیانه:

در این قسمت، پیش از ورود به بحث روش های طبی رایج در اقوام و نواحی مختلف ایران و به منظور آشنایی اجمالی با رویکرد کلی طب سنتی و عامیانه، به بیان برخی معالجات و توصیه های ارائه شده در کتب طبی قدیمی خواهیم پرداخت. لازم به ذکر است که برخی از توصیه های اشاره شده در این قسمت، صرفا مربوط به بیماری های جسمی یا روانی نیستند و بعضا، مشکلات و گرفتاری های فردی و اجتماعی را نیز در بر می گیرند.

البته همانگونه که پیشتر و در قسمت یکم از این مجموعه نوشتارها نیز تاکید نمودیم، غرض از تدوین این مقالات و ذکر شیوه های مورد استفاده در طب سنتی و عامیانه ایرانیان، هرگز نقد و قضاوت یا به چالش کشیدن آنها نبوده و نیست؛ چنانکه ناگفته پیداست، بسیاری از آن شیوه ها امروزه و با پیشرفت همه جانبه علوم و معارف بشری، به منسوخاتی غیر قابل اتکا بدل گشته اند و هم اینک، به هیچ عنوان در زمره روش های موثر و سودمند طبی جهت پیشگیری از بروز یا درمان بیماری ها به کار نمی روند. در حقیقت، گردآوری و تنظیم این مجموعه، صرفا با هدف اطلاع از پیشینه دانش پزشکی و معالجات در ایران و نیز آشنایی با بخش مهمی از میراث فرهنگی ناملموس اقوام ایرانی صورت پذیرفته است.

با ذکر این مقدمه، به شرح تعدادی از درمان های رایج در ایران می پردازیم.

 

درمان دمل: از عنکبوتی که در سرکه انداخته شده بود، ضمادی تهیه می کردند و بر روی دمل میمالیدند. از فضله کبوتر و خرده شیشه همراه با پیاز کوبیده شده یا پشکل گوسفند و گلاب نیز ضمادی به این منظور تهیه و استفاده می کردند.

 

درمان جوش های سوزنده و خارش دار: بر روی اینگونه جوش ها، کافور و گلاب میمالیدند، یا از سرکه و مازو و فوفل، ضمادی تهیه می کردند و بر روی جوش ها میگذاشتند.

 

درمان کچلی: بر روی قسمت های بی مو شده سر، زفت (شیره درخت خرنوب) می گذاشتند، یا سر را می تراشیدند و با روغن کنجد چرب می کردند. سپس، کشک و پشم و جو را به مقدار مساوی با هم می سوزاندند و می سائیدند و بر روی کچلی سر می پاشیدند.

 

درمان غده سرطانی: مقداری سرب را در آب کاسنی می سائیدند و همراه روغن گل سرخ و روغن بادام بر روی غده می مالیدند.

 

درمان زخم سیفلیس: بر روی زخم، دود جیوه می دادند.

 

درمان آکله (خوره): بر روی زخم، دود موی سوخته و پوست پیاز و تخم ریحان و کافور می دادند.

 

درمان زگیل: جعل (سوسک سرگین غلتان) را در آب می سابیدند و بر روی زگیل می گذاشتند.

 

رفع حکه یا خارش: مغز تخم کدو یا هندوانه را در سرکه و شیر مادری که دختر زائیده بود، می سابیدند و بر روی محل خارش قرار می دادند.

 

درمان سرفه و سینه درد: پوست خشخاش را می جوشاندند و از آن شربتی تهیه می کردند و به بیمار می خوراندند. از لعاب به دانه نیز به شکل خوراکی استفاده می کردند.

 

درمان شب ادراری کودکان: سم بز سوخته را می سابیدند و با عسل مخلوط می کردند و به کودک می خوراندند.

 

درمان بی اختیاری ادرار: نیم قاشق فضله خرگوش را همراه با شیر به بیمار می نوشاندند.

 

رفع بند آمدن ادرار: پوست نازک گردو را می سابیدند و به بیمار می خوراندند. از همین روش برای رفع تقطیر ادرار (دفع ادرار به شکل قطره قطره) نیز استفاده می نمودند.

 

درمان سردرد ناشی از ضربه: به اندازه یک سکه کرباس آب ندیده را می بریدند و روی شقیقه ها می بستند؛ یا اینکه سرکه انگور را می جوشاندند و پارچه ای را در آن تر می کردند و روی شقیقه ها می بستند.

 

رفع وزوز گوش: خرخاکی (نوعی حشره) را همراه با پوست انار و روغن گل سرخ می جوشاندند و پس از صاف کردن، در گوش بیمار می چکاندند.

 

درمان چشم درد: گوشت بدون چربی را نازک می بریدند و پس از گرم کردن آن با حرارت کف دست، بر چشم و پیشانی می بستند. اگر چشم درد بسیار شدید بود، خون تازه جوجه کبوتر در آن می چکاندند.

 

رفع ترک لب: بر روی ترک، لعاب کتیرا یا لعاب به دانه می مالیدند و پوست نازک تخم مرغ بر روی آن می گذاشتند.

 

استحکام دندان و لثه: برگ عناب می جویدند.

 

بند آوردن خونریزی از بینی: فتیله ای را به سفیده تخم مرغ آغشته می نمودند و در بینی فرد قرار می دادند؛ یا غبار ساییده پوست تخم مرغ یا کندر را در آب خیسانده اسپند می ریختند و فتیله آغشته به آن را در بینی می گذاشتند.

 

بر طرف ساختن قطع عادت ماهانه زنان: سرگین خشک گاو را زیر پای زن بیمار دود می کردند و به اندازه یک فنجان آب پهن تازه گاو را به وی می نوشاندند.

 

رفع ورم پستان: از باقلای کوبیده شده و سکنجبین، ضمادی می ساختند و روی پستان متورم قرار می دادند.

 

زیاد کردن شیر مادر: هندوانه و عدس و خیار و آش رشته را موجب ازدیاد شیر مادر می دانستند و مصرف آنها را به مادر توصیه می نمودند.

 

خشک کردن شیر مادر: برای خشک کردن شیر مادر، به او توصیه می کردند که شیر خود را در آفتاب بدوشد.

 

دفع کرم معده: صبح ناشتا، به بیمار خرما می خوراندند.

 

درمان یبوست: به بیمار توصیه می شد که ناشتا خرما بخورد و بر روی آن، آب بیاشامد. به کسانی که مزاجشان گرم بود نیز توصیه می شد که شیر گاو جوشیده سرد را، پس از افزودن شکر، بیاشامند.

 

درمان اسهال: به بیمار، قهوه بوداده سابیده می خوراندند. برای درمان اسهال خونی نیز اسفرزه نیمه برشته کوبیده را با عسل مخلوط می کردند و ظهر به ظهر، یک انگشت از آن به بیمار می خوراندند.

 

درمان باد فتق در پسر بچه ها: گوش خلاف طرف بیضه ورم کرده پسر بچه را سوراخ می کردند. اگر هر دو بیضه متورم بود، هر دو گوش او را سوراخ می نمودند.

 

درمان بواسیر: مقداری بادنجان را با هم وزن آن بادام تلخ کوبیده مخلوط می کردند و به حوالی مقعد بیمار می مالیدند.

 

تقویت حافظه: توصیه به مصرف مویز می نمودند. علت ضعف حافظه را نیز خوردن سیب ترش و گشنیز تازه و خواندن نوشته های روی سنگ قبور و ادرار کردن به حالت ایستاده در آب می دانستند.

 

رفع درد عقرب گزیده: در دست بیمار، تخم خارخسک و فلفل می نهادند و یا اگر هنگام بهار بود، از شکوفه ضماد می ساختند و در محل گزیدگی قرار می دادند. همچنین، اعتقاد بر این بود که اگر فرد عقرب گزیده در گوش خر بگوید که "عقرب مرا گزیده"، دردش بر طرف می شود! گاهی نیز برای تسکین درد، فرد عقرب گزیده را وارونه سوار خر می کردند!!!

 

دفع مگس: زرنیخ را در شیر حل می کردند و به اطراف می پاشیدند.

 

دفع موش: برای فراری دادن موش ها از یک محل، موشی را در آن مکان می سوزاندند.

 

درمان زردی یرقان: گشنیز یا کاسنی را همراه با سرکه به بیمار می خوراندند. همچنین، بیمار را وا می داشتند که بچه ماهی های رودخانه یا قنات را بطور زنده ببلعد.

 

تسهیل زایمان: جعل (سوسک سرگین غلتان) را میان نی می گذاشتند و به ران زائو می بستند؛ یا اینکه سنگ چخماق یا آهن ربا به پاهای زائو می بستند.

 

درمان گاز گرفته شدن توسط سگ هار: موی همان سگ را می سوزاندند و بر محل جراحت می گذاشتند.

 

درمان نازایی: به زن نازا، مغز خرگوش و تخم اردک می خوراندند.

 

روان ساختن شکم: برگ سنا که مسهل بود را دم می کردند و همراه با شیر خشت می خوردند.

 

رفع عطسه زیاده از حد: آب گوشت راسته را که روی آتش کباب می شد، در گوش بیمار می چکاندند.

 

رفع سکسکه: بی خبر، به گوش وی سیلی می نواختند.

 

رفع گیر کردن غذا در گلو: با دست، به پشت فرد ضربه می زدند.

 

رفع شپش: نوشادر را در سرکه حل می کردند و به بدن فرد مبتلا می مالیدند.

 

درمان سرمازدگی دست و پا: اندام سرمازده را در آب ولرمی که چغندر در آن پخته شده بود، قرار می دادند.

 

درمان عضوی که زیر سنگ یا لای در مانده بود: عضو مزبور را در آب گرم قرار می دادند.

 

ورم سر بر اثر ضربه: روی محل ورم، آئینه می گذاشتند (از طرفی که در آن نگاه می کنند).

 

اثرات آب نیسان بر سلامت:

آب نیسان، آب بارانی است که از بیست و سوم فروردین تا بیست و دوم اردیبهشت (مقارن با ماه نیسان که هشتمین ماه تقویم رومی است)، از آسمان می بارد. اعتقاد بر این بود که اگر این آب در ظرفی پاک جمع آوری و به آن سوره فاتحه و آیه الکرسی خوانده شود، هر کس که هفت روز، صبح و شام از آن بیاشامد، همه گونه درد و بیماری از وی رفع می گردد.

همچنین معتقد بودند که افراد دچار ضعف قوای جنسی، با آشامیدن این آب مشکلشان بر طرف می شود.

از دیگر خواصی که به آب نیسان نسبت می دادند این بود که نور چشم را زیاد می کند، چشم درد و سردرد را بر طرف می نماید، ریشه دندان ها را محکم و دهان را خوشبو می سازد و بلغم و کرم معده و بادها و فلج و زکام و کمردرد و شکم درد و قولنج و حکه (خارش) و آبله و جنون و جذام و برص و خونریزی از بینی و گنگی و آبریزش چشم را درمان می کند.

ضمنا باور داشتند که آشامیدن آب نیسان سبب رفع بی رغبتی نسبت به نماز و روزه و دفع وسوسه اجنه و شیاطین می شود و خیانت و غیبت و حسد و کینه و کبر و بخل و حرص و غضب و بسیاری ناهنجاری های دیگر را از انسان دور می نماید.

 

برخی از اقدامات دیگر برای معالجه بیماران:

دعای مادری که بالای بام برود و چادر و چارقد از سر بر گیرد و موهایش را پریشان کند و خداوند را به پنج تن قسم دهد و شفای فرزندش را طلب کند، مستجاب می دانستند.

علاج با گندم چنین بود که پنج من گندم را نذر می کردند و بیمار را به پشت می خواباندند و گندم را به نیت شفای وی، روی سینه اش می ریختند. سپس آن گندم را جمع آوری می کردند و به پنج فقیر می دادند و این اقدام را در شفای بیمار بسیار مجرب می دانستند.

تصدق با گوسفند اینگونه بود که گوسفند سالم و فربه و بی عیبی را قربانی می کردند و از آن آبگوشتی تهیه می نمودند. بیش از هفتاد مستحق را با آن میهمان می کردند و از ایشان می خواستند که هفتاد بار سوره حمد را به نیت شفای بیمارشان تلاوت کنند.

تصدق پول و لباس و حبوبات و دیگر خوراکی ها به مستحقان را نیز یکی از موثرترین معالجات می دانستند و حتی معتقد بودند که تصدق به فقیر شرعی، حق قضای معلوم و بلای آسمانی را دور می سازد.   

 

 

 

 

گردآوری و تنظیم: فرید نوبخت حقیقی

به سفارش سایت هزارک

موسسه فرهنگی رادنواندیش

عکس تیتر: مهر

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: