|

اهل بیت در اشعار قوم ترکمن (بخش دوم ؛ امام حسن و امام حسین)

دوشنبه, 13 دی,1400 - 14:24
مختوم قلی در اشعار خود از امام حسن و امام حسين ياد مي‌كند و شهيدان كربلا را گرامي ترين و افضل ترين شهيدان مي‌داند و در اين باره از فلك شكوه مي‌كند كه چرا آنان را در كربلا شهيدنموده‌اي. شاعر در شعر(اتمه دينگ دنيا) از بي وفايي دنيا نسبت به شهيدان كربلا چنين ياد مي كند:
اهل بیت در اشعار قوم ترکمن (بخش دوم ؛ امام حسن و امام حسین)

هزارک -

 مختوم قلی فراغی – بخش دوم ؛ امام حسن و امام حسین

-  مختوم قلی سندان قورقار يوره گيم

- حق يانيند مقبول بولسين ديله گيم

- حسن حسين عرشي كرسي گره گيم

  • كربلا ده شهيد اتدينگ سن دنيا

ترجمه :

- اي مختوم قلي، دلم از تو مي ترسد

- بلكه در نزد حق حاجتم مستجاب گردد

- حسن و حسين، عرش عالم را طلب مي‌كنم

- اي دنيا، توآنان را در كربلا شهيد كردي

شاعر در شعر (زر اولماز ) به شهيدان كربلا اشاره دارد و مي‌گويد كه غير از آنان شهيدي نخواهد بود.

- هر صحرا ده يتان ميّت بولارمي

  • كربلا دان غيري شهيد بولارمي
  •  هر ساچين اوسديران سيد بولارمي
  • هر تلپك گياندان قلندر اولمز
  • ترجمه :
  • آيا كسي كه در صحرا گم مي‌شود ميّت خواهدبود؟
  • به غير از شهيدان كربلا ، شهيد خواهد بود؟
  • كسي كه موي سرش را پرپشت كند سيد خواهد بود؟
  •  هر كسي كه تلپك – كلاه پوست – برسر نهد قلندر نخواهد بود

مختوم قلي در شعر (ديه ديه ) جمال يوسف را در جمال ماه و در سرزمين عراق، دركربلا مي بيند و اينطور مي‌سرايد:

  • مگر يوسف دوشدي چايا
  • جمالينگ ديب باقام آيا
  • عراق زمين ،كربلا يا
  • باقام يوسف ديه ديه

ترجمه :

  • مگر نه يوسف افتاده در چاه
  • من جمال تو را در ماه مي‌جويم
  • سر زمين عراق به كربلا
  • نگاه مي‌كنم يوسف گويان

 

 

 

نوشته ای از: موسي جرجانی

 

 

 

 

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: