هزارک - به گزارش سایت هزارک به نقل از خبرگزاری شبستان، در روزگاری که جهان بهواسطه فناوریهای نوین، بیش از هر زمان دیگری به هم پیوسته است، مفهوم هویت ملی نیز با چالشهای جدی مواجه شده است. در این میان، موسیقی اقوام ایرانی بهعنوان یکی از جلوههای بارز فرهنگ نواحی، میتواند در تثبیت و تقویت هویت ایرانی نقشآفرین باشد. درباره نقش موسیقی اقوام ایران در تقویت هویت ملی با دکتر «احمد صدری»، مدرس و پژوهشگر موسیقی سرپرست سابق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفتگو نشسته ایم که در ادامه می آید:
چقدر موسیقی نواحی ایران میتواند در حفظ هویت ملی مؤثر باشد؟
در دنیای معاصر که فضای مجازی و فناوریهای ارتباطی همهچیز را تحتتأثیر قرار دادهاند، نخستین مفهومی که دچار چالش میشود، «هویت» است. هویت امری است که از بستر زمان و مکان شکل میگیرد. به بیان دیگر، مجموعهای از انسانها در یک موقعیت جغرافیایی خاص و در یک بازه زمانی مشخص، تحت تأثیر حوادث تاریخی، هویتی خاص پیدا میکنند. وقتی با دنیای IT پیوند میخوریم، دیگر با آن هویت بومی و تاریخی بیواسطه ارتباط نداریم؛ بلکه ناخودآگاه ما درگیر جهانی میشود که لزوماً با ما سنخیتی ندارد. اگر نخبگان و اندیشمندان ما نتوانند آنچه را که بهعنوان شاخصههای فرهنگی ایران در ناخودآگاه وجود دارد، به ساحت آگاهی و خودشناسی بیاورند، در جهان جدید گرفتار بیهویتی میشویم.
موسیقی نواحی یکی از تجلیات ملموس و عاطفی هویت محلی و قومی ماست. این موسیقی، اگر بهدرستی شناخته و معرفی شود، میتواند در هاضمه فرهنگی ایران هضم شده و به شکلی نوین در عرصه جهانی عرضه شود. ما در طول تاریخمان همین ویژگی را داشتهایم؛ توانایی درونیسازی و ایرانیزهکردن فرهنگهای مختلف. مسئله مهم، شناخت این میراث و تعریف شاخصههای آن از دل خود فرهنگ است. با گسترش ارتباطات، دیگر نمیتوان به سبک گذشته زندگی کرد. ما با یک موبایل میتوانیم بهسرعت از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر سفر کنیم و این قطعاً بر سلیقهها تأثیر میگذارد. اگر ندانیم کی هستیم و چه چیزی داریم، نمیتوانیم این تأثیرات را مدیریت کرده و به نفع خودمان بهرهبرداری کنیم.
نقش نخبگان فرهنگی در مسیر حفظ هویت ملی چیست؟
این وظیفه بر دوش عموم مردم نیست. کار فرهیختگان یک قوم است. اما متأسفانه فرهیختگان ما اغلب از ابزارهای جدید فاصله دارند؛ در حالی که نسل جوان با این ابزارها خو گرفته است و گمان میکند حقیقت دنیا همان چیزی است که در فضای مجازی و میان تعداد معدودی از چهرههای اینستاگرامی دیده میشود. فرهیختگان فرهنگی ما به دلایل مختلف، از جمله مسائل اقتصادی، به حاشیه رانده شدهاند و حتی از سوی خانوادههای خود نیز گاه مورد تحقیر قرار میگیرند. این افراد اگرچه توانایی اثرگذاری دارند، اما در جامعه جایگاهی ندارند و در نتیجه منشأ اثر نمیشوند.
آیا سیاستگذاران فرهنگی در این زمینه وظیفهای دارند؟
متأسفانه، در کشور ما مسئولان اغلب بهصورت سیاسی انتخاب میشوند و دغدغه فرهنگی ندارند. آنها بدون شناخت آمایش سرزمین و اقتضائات هر قوم، از پستی به پست دیگر منتقل میشوند. در حالی که فرهنگ اقوام، بخشی از پازل فرهنگ ملی است و اگر حتی یکی از این قطعات جای خود را از دست بدهد، کل ساعت از حرکت میایستد. هر قوم، هر زبان و هر نغمهای باید نقش خود را در این منظومه بداند؛ حتی اگر نقش یک چرخدنده کوچک باشد. هویت، به معنابخشی است و اگر ما صرفاً به ظواهر نوگرایانه دل ببندیم و آنچه را کهن است، بدون درک معنا دور بریزیم، به بیهویتی دچار میشویم.
چگونه میتوان این پیوند هویتی را در نسل جدید تقویت کرد؟
نسل جدید باید به سرزمین خود تعلقخاطر پیدا کند. این تعلق، تنها از طریق آموزش، شناخت تاریخ، خاطرهسازی و ارتباط با فرهنگ و موسیقی محلی حاصل میشود. موسیقی نواحی تنها یکی از نشانههای این تعلق است، اما مهمتر از آن، حس خاطرهمندی نسبت به یک مکان و فرهنگ است. وقتی این حس ایجاد شد، دیگر آن مکان، برای فرد معنا پیدا میکند؛ معنایی فراتر از جذابیتهای ظاهری غرب یا دیگر کشورها.
منبع: هزارک