|

طب سنتی و عامیانه اقوام ایرانی (قسمت پنجم)

چهارشنبه, 01 آذر,1402 - 09:00
استفاده از گیاهان دارویی در درمان بیماری های جسمی (بخش سوم)
طب سنتی و عامیانه اقوام ایرانی (قسمت پنجم)

هزارک -

 

مقدمه:
در این قسمت از مجموعه نوشتارهای طب سنتی و عامیانه ایران، بخش سوم و پایانی درمان های گیاهی بیماری های عمومی در نواحی مختلف ایران را ارائه خواهیم نمود.

 

چشم درد
در اردبیل چشم را با چای تازه دم كرده و صاف شده، شست و شو می دهند؛ یا مقداری گل ختمی را با شير زن دختر زاييده می خيسانند و روی چشم بیمار قرار می دهند. در بخش هير مقداری زرده تخم مرغ به چشم می بندند. در روستای سوغانلو ی اردبیل برای درمان چشم درد گياهی به نام هويارپاغی را با شير گاو مخلوط می كنند و روی چشم بيمار می گذارند.
در لرستان هم برای رفع چشم درد و هم برای افزایش سوی چشم، با میل عسل در چشم می کشند.
در گیلان، چند قطره شير زن دخترزا را داخل چشم می چكانند. یا با چای تازه دم چشم را می شویند، سپس تفاله چای را روی پارچه حريال آب نزده می گذارند و روي چشم قرار می دهند.
در بافق، دم کرده گل زوفا و گل گاو زبان به بیمار می نوشانند.
در بیرجند، سرمه به چشم می كشند. علاوه بر اين، هسته هلو را خرد می کنند و روی پنبه می ريزند و آن را روی چشم می گذارند. گذاشتن گیاه چشوم و جاكسو روی چشم نيز معمول است. گاهی نیز چای داخل چشم می ریزند یا چشم را با چای و دارچين و آویشن می شويند. برای درمان چشم درد از بخور آویشن و دارچین يا مخلصه نیز استفاده می كنند.
در میبد یزد، تخم گیاهی خودرو به نام چشم را میان سرگین الاغ ماده می گذارند و داخل آتش قرار می دهند. پس از ترکیدن تخم گیاه بر اثر حرارت، مغز آن را بیرون می آورند و مقدار کمی از پودر شده آن را درون چشم بیمار می ریزند. همچنین، گل گاو زبان، عناب، سپستان، قهوه، تخم گشنیز و تخم خشخاش را می سابند و شیره آن را می کشند و به بیمار می نوشانند. پیشتر، گرد پنیسیلین نیز در چشم می ریختند.
در رامسر تفاله چای روی چشم می گذارند و يا اسفند و موی گربه را در آتش می ریزند و چشم را دود می دهند.
در شاهرود چشم را با چای تازه دم می شويند .در روستای مجن، زاغ، ترياك و دانه انار را می جوشانند و چند قطره از آن داخل چشم می چكانند. در روستای كلاته خيج، چند قطره جوهر قرمز در چشم می ریزند. همچنين از شير زن دخترزا برای درمان استفاده می كنند، بدين صورت كه شير را به پنبه ای آغشته می نمایند و روی چشم می مالند. در دهملا گياه زلف دو زنگ را می كوبند و روی چشم قرار می دهند.
در سیستان، تخم گیاه چشم را می کوبند و آب آن را در چشم می ریزند.
در کازرون يك قطره آب نمك داخل چشم می چكانند.
در روستای مهرنجان کازرون مقداری از شير زنی كه دختر زاييده را داخل چشم می ريزند. در روستای كشكولی نیز پوست درخت ساری آقاچ و درخت زرشك را می جوشانند و روزی سه بار داخل چشم بیمار می چكانند.
در میرجاوه گیاه هرس را می کوبند و پودر آن را مانند سرمه به چشم می کشند.
در ایرانشهر، کمی آب قلیان در چشم می ریزند؛ یا کوبیده برگ گیاه ایش ورگ روی چشم می گذارند؛ یا چشم را با چای غلیظ شستشو می دهند. همچنین قبل از خواب سیب زمینی خام را نصف می کنند و روی چشم بیمار می بندند.
در تهران، اگر چشم درد را از گرمی بدانند، آن را با چای تازه دم می شویند. هم چنین، عرق بید یا کاسنی، آب خیار یا کاهو به بیمار می خورانند. اگر هم درد را ناشی از سردی بدانند، هلیله زرد به چشم بیمار می کشند یا زعفران ساییده را وارد بینی بیمار می کنند تا عطسه کند.
در همدان نیز برای رفع چشم درد از چای سرد استفاده می كنند يا شير زن دخترزا را داخل چشم می ريزند.
در خوزستان، دارویی به نام قرمز را می کوبند و با آب مخلوط می کنند و به شکل قطره در چشم می چکانند.
زنانی معروف به عارفه (حکیم یا طبیب زن) نیز با نوک زبان یا دستمال، چشم را تمیز می کنند.
در سنگسر، از مرهمی به نام خکیجه یا هوچو برای رفع چشم درد استفاده می کنند. جهت تهیه این مرهم، اندکی موم و کره بی نمک را به روغن پیه بز که همچنان روی آتش ملایم قرار دارد اضافه می کنند و سپس ریشه خکیجه (نوعی علف صحرایی با ریشه سرخ رنگ) را داخل آن می ریزند و صاف می کنند.
در الموت، دود کندر به چشم بیمار می دهند.
در دلیجان، دم کرده گل گاو زبان و سنبل الطیب به بیمار می نوشانند.
در کردستان، چشم درد را با گل ختمی و تفاله چای و پیاز بر طرف می سازند.
در کرمان، از داروی لاجورد که با مخلوط کردن یک مثقال سوزانده لاجورد و پنج مثقال گیاه چشم به دست می آید، بیمار را درمان می کنند.
در شوش، دانه ای به نام  چلچلاوه را در شیر یا آب می خیسانند و ماده چسبناک حاصل را برای چشم درد مفید می دانند.
در برخی روستاهای کاشان، گیاه چوشون و گیاه مامیرون را با زاج می سابند و به چشم می مالند.
 

دندان درد
در اردبيل پنبه را به كتيرای گون آغشته می کنند و روی دندان آبسه كرده می گذارند؛ یا از تركيب ماست و پونه كمی آرد خمير تهيه می کنند و روی دندان قرار می دهند؛ یا سريش را بعد از تفت دادن خمير می کنند و در محل دندانی كه پس از كشيدن آبسه کرده، قرار می دهند؛ یا دنبه گوسفند را داغ می کنند و روی دندانی كه تازه كشيده شده، می گذارند؛ يا انجير را با آب می جوشانند و روی محل آبسه قرار می دهند؛ گذاشتن پوست انار يا چای خشك روی دندان از ديگر روش های درمان دندان درد است.
در بافق، دانه گشنیز، پرسیاوش و اسطوخودوس را به صورت مخلوط و گل گاو زبان و شاه تره را به شکل جداگانه دم می کنند و برای رفع دندان درد به بیمار می نوشانند. یا اندکی مرزنگوش را روی تخم مرغی که زیر خاکستر آتش پخته شده می ریزند و به بیمار می خورانند.
در بيرجند، گذاشتن نوشادر، چای خشك، عاقرقرها و قلمفر روی دندان دردناک معمول است. همچنين، داغ كردن دندان نيز متداول می باشد. در برخی روستاهای بیرجند، پيه و زردچوبه يا مغز گردوی داغ شده را روی دندان می گذارند. اگر درد دندان بدین طرق بهبود نيابد، از برگ تنباكو استفاده می كنند. در سربیشه از هلوی خشك شده و روغن داغ نيز برای درمان دندان درد استفاده می كنند.
در لرستان و ایلام مقداری پونه در سوراخ دندان می گذارند؛ جوشانده گیاه برنجداس یا پوست سرخ رنگ درخت زالزالک را پای دندانی که درد می کند قرار می دهند؛ گاهی نیز میخک کوبیده را روی دندانی که درد می کند می گذارند.
در پیرانشهر، در دردهای شديد دندان، داغ گذاشتن دندان با شيشه يا كشيدن آن با كلبتین از معمول ترين شيوه های درمان بود. قرار دادن يك يا دو دانه ميخك بر روی دندان معيوب نیز از ديگر روش های درمان دندان درد محسوب می شود.
در میبد یزد، گل گاو زبان را با زرده تخم مرغ می جوشانند و به بیمار می دهند. یا نشاسته جوشانده پای دندان می گذارند.
در رامسر، روی دندان نمک می پاشند و یا سرج و برگ گیاه خنش را روی دندان می گذارند. در برخی روستاها نیز شیردان بره را روی دندان قرار می دهند.
در سیستان، ریشه بوته هندوانه ابوجهل را روی دندان می گذارند.
اعراب مقيم شاهرود، نمك، خمير و ترياک روی دندان قرار می دهند. در روستای مجن شاهرود، گل رختشوی را روی گونه بیمار می مالند. در روستای كلاته خيج، گياه انگرو را می كوبند و به پنبه آغشته می کنند و روی دندان خراب می گذارند. در بسطام، گل گاو زبان و تخم گشنيز روی دندان قرار می دهند و از ميله داغ برای تسكين درد استفاده می كنند.
در میرجاوه، ریشه گل کشتک را می تراشند و به دندان می مالند.
در صومعه سرای گیلان، اندکی ترياک روی دندان خراب می گذارند و با آب نمك غرغره می كنند. همچنین، ميل نازكی را داغ می نمایند و روی دندان خراب می گذارند. در روستای تنيان كمی نفت، عطر و ترياك روی دندان قرار می دهند. در روستای هنده خاله، سير را داغ می کنند و روی دندان می گذارند.
در ایرانشهر، دندان را با برگ گیاهی به نام اشبرگ شستشو می دهند.
در قم، گیاهی به نام سپرقولوق را دود می کنند تا بیمار مبتلا به دندان درد شفا پیدا کند.
در خراسان مقداری کوکنار و نشاسته را می جوشانند و پای دندان قرار می دهند.
اندکی آرد باقلا روی دندان می پاشند.
پوست کوکنار و تاجریزی و تخم گشنیز را به جای تنباکو روی قلیان می گذارند و دود حاصل از پک زدن آن را مدتی در دهان می چرخانند. اگر درد تسکین نیافت، مقداری سیر را در هاون می کوبند و در کف دست مخالف طرفی که دندان درد می کند، قرار می دهند و آن قدر نگاه می دارند تا کف دست تاول بزند.
با آرد باقلا و خاکستر سیگار یا سریش خمیری می سازند و روی دندان می گذارند.
چند تکه کاغذ را آتش می زنند و کاسه ای را وارونه روی آن می گذارند تا دود کاغذ سوخته که به آن روغن کاغذ می گویند، روی جدار داخلی کاسه جمع شود. آن دوده را با پنبه جمع می کنند و روی دندان می گذارند تا کرم دندان معالجه شود.
در کازرون بادام کوهی را می کوبند و روی دندان دردناک قرار می دهند. جهت رفع آبسه دندان نیز شیر درخت الوک را روی دندان می گذارند.
در سنگسر، ساییده زغال اروس یا سرو کوهی را به لثه می مالند.
در کردستان، از میخک و بارهنگ و برگ گشنیز استفاده می شود.
در همدان اگر دندان درد شديد باشد، سوزن جوالدوز را داغ می کنند و روی دندان می گذارند تا كاملاً عصب دندان را از بين ببرد. همچنين گياهی به نام ميل كرزخ را خرد می نمایند و روی دندان می ريزند.
در راور کرمان، از توتیا و قیطران استفاده می کنند.

 

گوش درد
در ساوه یک قطره روغن کرچک در گوش می ریزند و مقداری از همان روغن را نیز به خارج گوش می مالند و با دستمال گرم گوش را می پوشانند.. یا نزدیک به پنج مثقال آرد گندم را به همراه یک حبه قند با آب دهان خمیر می کنند و روی گوش می گذارند.
در میبد یزد، هسته زردآلو را می سوزانند و درون گوش می گذارند. همچنین به بیمار گیاهی به نام روگل می خورانند.
در اردبیل، مقداری آب ترياک به پشت بناگوش می مالند؛ یا به داخل گوش، دود سيگار می دمند؛ همچنین، كره گاو را در پوست پياز می جوشانند و داخل گوش می ريزند؛ يا پنبه ای را به روغن آغشته می سازند و داخل گوش قرار می دهند؛ مقداری پياز داغ ولرم شده را درون گوش می ريزند؛ گياهی به نام هوجوا را همراه با روغن می جوشانند و بعد از ولرم شدن، داخل گوش می ريزند. مقداری پيه مرغ خانگی را ذوب می کنند و داخل گوش می چکانند.
در ایلام و لرستان اگر گوش درد به سبب رفتن آب به داخل گوش باشد، کاغذی را لوله می کنند و به درون گوش فرو می برند تا آب را به خود بکشد. اگر هم گوش درد ناشی از عفونت باشد، قطره ای آب پیاز در گوش می ریزند، یا بادام تلخ را روی آتش حرارت می دهند تا کف از آن خارج شود و آن کف را درون گوش می ریزند.
در بیرجند برای درمان گوش درد، از دود سيگار استفاده می شود. در روستاهای خور و چنشت و درميان، شير انسان در گوش می ريزند؛ البته در روستاهای درميان و چنشت، از شير زنی كه دختر به دنيا آورده استفاده می شود. همچنین برای درمان درد گوش، روغن بادام در گوش می چكانند. در روستای سربيشه، از خانه زن و شوهری كه دخترعمو و پسرعمو باشند، روغن حيوانی می گيرند و با پنبه داخل گوش می چكانند. علاوه بر اينها، در بيرجند مرهمی از مخلوط سكه، ريزه آهن و سيب زمينی پخته يا تخم مرغ و بابونه روی گوش می گذارند.
در خوزستان، یک طرف پیاز را می پزند و قسمت وسط آن که داغ است را داخل گوش قرار می دهند تا چرک گوش را جذب کند؛ یا مقداری توتون یا تنباکو را به همراه مقداری نمک خیس می کنند و در گوش بیمار می ریزند.
در پيرانشهر زرده تخم مرغ را گرم می کنند و روی گوش قرار می دهند. در روستای گردكشانه مقداری گل هميشه بهار را به شکل تر يا خشک می كوبند و آب جوشانده آن را در گوش می ريزند. البته جوشانده برگ خشک شده اين گياه را پس از صاف کردن داخل گوش می ريزند. يا مقداری ميخک را با زيره سياه كرمانی تركيب می کنند و می جوشانند. سپس جوشانده را پس از صاف کردن در گوش می ريزند.
در الموت، سیر را با روغن حیوانی مخلوط می کنند و داخل گوش می ریزند.
در رامسر سير را داغ می کنند و در گوش می گذارند؛ يا دارچين را در آب حل می کنند و به دور گوش می مالند و يا اين كه زردچوبه را به پشت گوش مي مالند. برای درمان گوش درد نوزاد، چند قطره شير مادر را در گوشش می ريزند.
در میرجاوه برگ کلپوره را با دست نرم می کنند و داخل گوش بیمار می ریزند.
در ایرانشهر چند عدد سیر را در هاون می کوبند و سپس پنبه ای را به آب آن آغشته می سازند و درون گوش بیمار قرار می دهند؛ یا گیاه ایش ورگ را می کوبند و اندکی از آن را داخل گوش می ریزند.
در شاهرود براي تسكين گوش درد از دود قليان، دود سيگار و شير زن دختر زاییده استفاده می كنند؛ بدين نحو كه چند قطره از شير زن را داخل گوش می چكانند. اگر گوش درد مربوط به دختر بچه باشد، از شير زنی كه پسر زاييده و در مورد پسر بچه نيز عكس قضيه صورت می گيرد. در بسطام  از بخور پهن گاو و دود خاكشير استفاده می شود. در روستای كلاته خيج، پنبه كهنه را با شير و نمک آغشته می کنند و داخل گوش می گذارند. در روستای فرومد، روغن محلی زرد را داخل لاله گوش می مالند.
در خراسان چند قطره روغن بادام تلخ را در گوش بیمار می چکانند؛ یا گیاه انزروت را می کوبند و با آن خمیری درست می کنند و آن خمیر را روی آتش حرارت می دهند تا پف کند. خمیر پف کرده را در هاون می کوبند و می سابند و به اطراف گوش می مالند. مقداری از آن را نیز به بیمار می خورانند.
در صومعه سرای گیلان، مقداری ترياک را با شير زن دختر زاییده مخلوط می کنند و درون گوش مي گذارند. دميدن دود سيگار به داخل گوش نیز يكی ديگر از راه های درمان گوش درد است. در روستای گوراب زرميخ، گل چای را می سوزانند و گوش را با آن دود می دهند. در تولم شهر، موم را می سوزانند و دودش را به گوش می رساندند. در روستای هنده خاله، دوده چراغ و سوخته هسته هلو را داخل گوش بیمار قرار می دهند.
در کازرون، چند قطره از شير زنی كه دختر زاييده را داخل گوش می چكانند؛ يا دود سيگار و قليان را داخل گوش می دمند. در روستای كشكولی، بابونه را با نبات و روغن حيوانی می جوشانند و پس از سرد شدن، چند قطره از آن را داخل گوش می چكانند.
در تهران چند قطره سرکه یا جیوه به داخل گوش بیمار می چکانند؛ یا به گوش بیمار آب نمک می مالند؛ یا پوست انار و روغن گل سرخ را می جوشانند و درون گوش بیمار می چکانند.
در همدان اگر آب داخل گوش رفته باشد، پودر قند داخل گوش می ريزند تا آب گوش را جمع كند. يا اينكه چند قطره روغن حيوانی یا روغن حاصل از سوزاندن پوست پیاز را داخل گوش می چكانند.
 

سرفه
در اردبیل برای رفع سرفه، مقداری به دانه را خيس می کنند و به بيمار می خوراندند؛ یا مقداری دم كرده گیاه توك ليجه به بيمار می نوشانند؛ یا مقداری گل ختمی را با شير گاو مخلوط می کنند و به بیمار می دهند.
در میبد یزد، ریشه گیاهی به نام متک را می جوشانند و به بیمار می نوشانند.
در رامسر، برای درمان سرفه، بعضا از روی باور و عقيده، سه بار بيمار را از زير ريشه درخت گردو عبور می دهند؛ يا سوخته ترياك به بيمار می خورانند؛ همچنین، گل گاو زبان و دارچين و زنجبيل را دم می کنند و به بيمار می نوشانند؛ يا با روغن گردو سينه بيمار را ماساژ می دهند؛ و يا موم را در روغن حيوانی گرم می کنند و روي سينه بيمار می مالند.
در ایرانشهر، شاخه یا برگ خشک درخت پوزیچ یا ساقه و شاخه درخت ازگند را می جوشانند و آب آن را به بیمار می نوشانند. همچنین، کوبیده شاخه درخت ازگند را با روغنی محلی مخلوط می کنند و به بیمار می خورانند.
در روستای بیارجمند شاهرود، گل گاو زبان، گل بنفشه و گردخار را همراه با تخم ریحان تفت می دهند و با چای به فرد می نوشانند. در روستای مجن، از دم كرده گل گاو زبان و گل بنفشه استفاده می كنند .در روستای كلاته خيج، سه بار كودك مبتلا به سرفه را از زير یک درخت گردوی كهنسال عبور می دهند یا دم کرده پرسياوشان و گياه خول خروس به بیمار می نوشانند. در روستای دهملا برای رفع سرفه چهار تخم و دانه به را در آب ولرم می خيسانند و به بیمار می خورانند. در روستای ری آباد، از سوخته ترياك استفاده می شود. در روستای فرومد نیز قدومه را با شير گاو و دانه به می جوشانند و هر صبح ناشتا به فرد می نوشانند.
در یزد، دم کرده گل زوفا و شربت نیلوفر یا اسفرزه را در آب می پزند و به بیمار می نوشانند؛ یا دم کرده به دانه و مغز پوست کنده بادام را در آب جوش یا حریره می ریزند و به بیمار می دهند.
در صومعه سرای گیلان، تخم بالنگ را مانند چای دم می کنند و به بيمار مي نوشانند. همچنين هر صبح ناشتا نشاسته را در آب حل و مصرف می كنند. در روستای هنده خاله، برای تسکین سرفه از دم کرده قولنجان، زنجبيل، گل گاو زبان، پندرك و بنفشه به صورت جداگانه استفاده می كنند. در روستای اباتر، ميشين و گزنه را دم می کنند و به فرد می نوشانند. در گوراب زرميخ، زوفا، باريجه و نبات را دم می كنند و به بیمار می نوشانند. در تولم شهر، تخم ريحان و به دانه را دم می کنند و برای رفع سرفه و نرم شدن سينه به بيمار می دهند.
عشایر بویراحمدی از دم کرده گل گاو زبان استفاده می کنند.
در خراسان دانه سپستان را می جوشانند و شیره آن را با آش شلغم به بیمار می دهند؛ یا مقداری آرد به جای تنباکو در قلیان می گذارند و می کشند؛ یا لعاب به دانه یا صمغ عربی می مکند؛ یا سه روز متوالی نشاسته و آش گشنیز و روز چهارم یک کاسه دوغ با برگ گل سرخ به بیمار می دهند.
در کرمان به بیمار به دانه، تخم بالنگو و تخم سفید می دهند.
  

تب
در بافق، از دم کرده گل وارده یا گل بنفشه استفاده می شود.
در شاهرود، پاشویه کردن نخستین اقدام جهت کاهش تب، به ویژه در کودکان است. در بیارجمند، روی شکم بیمار برگ بید می گذارند؛ از دم کرده گل گاو زبان و گل بنفشه نیز برای پایین آوردن تب استفاده می شود. در کلاته خیج، خیار به صورت کودک تب دار می مالند. در فرومد، دم کرده عناب و گشنیز به بیمار می دهند.
در میبد یزد، هنگام تب شدید فلوس تجویز می شود. سپس بیمار باید عرق کاسنی بنوشد و غذایش هم نخوداب باشد. جوشانده سبوس گندم با گل ختمی و برگ بید را نیز برای کاهش تب مفید می دانند. در تب شدید، شیر خشت تجویز می شود.
در شهرکرد از شربت خاکجی به عنوان تب بر استفاده می کنند. جوشانده گل بنفشه را نیز تب بر می دانند.
در میرجاوه، جوشانده گیاه تازه یا خشک شده گلدر مصرف می شود.
در سنگسر، لایه داخلی پوست جوانه درخت بید را با ریشه کاسنی در آب می جوشانند و به بیمار می نوشانند.
در صومعه سرای گیلان، در نخستين مرحله برای کاهش تب، دست و پای بیمار را با آب سرد پاشويه می كنند و پارچه نمناكی را روی پيشانی او می گذارند. غذاهای خنك و ملين به او می دهند. در تولم شهر، گنه گنه دم می كنند و به بیمار می نوشانند. در گوراب زرميخ برای پايین آوردن تب، ریشه کاسنی را دم می کنند و به بیمار می دهند
در الموت از گیاهی محلی به نام رومانج برای کاهش تب استفاده می شود.
در کازرون گیاه موش کورک و هروه را دم می کنند و به بیمار می نوشانند.
در همدان بیمار تب دار را با آب و نمک پاشویه می کنند و به او خاکشیر می خورانند.
در کردستان نیز بابونه، دارچین، پامچال، بید و اسفناج مصرف می نمایند.

 

سوختگی
در اردبیل برای درمان سوختگی مقداری کره حیوانی یا آب نمک روی محل سوختگی می مالند؛ یا کمی سیب زمینی رنده شده روی موضع سوختگی قرار می دهند؛ یا مقداری روغن کرچک می مالند. برای درمان چرک ناشی از سوختگی، از مرهمی به نام مومورگان استفاده می شود که ترکیبات آن عبارتند از موم عسل، سقز، کره حیوانی و زردچوبه که همه را با هم می جوشانند و سپس زرده تخم مرغ محلی را با آن مخلوط می کنند و روی موضع سوختگی می گذارند. بعضا، برگ گیاه هوجوا را با کره گاوی می جوشانند و روی سوختگی می بندند. در مشکین شهر اردبیل، ده مثقال یازلیخ و دو مثقال جو را دود می دهند و روی محل سوختگی می پاشند. سپس روی آن سرشیر می مالند و نهایتا موضع را با آب پونه شستشو می دهند.
در ایرانشهر برگ بوته مچنگل را می کوبند و الک می کنند و پودر آن را روی محل سوختگی می ریزند.
در گوراب زرميخ گیلان، سرشير و زرده تخم مرغ را با هم مخلوط می کنند و به وسيله پر مرغ، به آرامی روی موضع سوخته شده می كشند. در روستای تنيان، یک ديگ كوچک مسی را داغ می کنند و زرده تخم مرغ در آن می گذارند. بر اثر حرارت، تخم مرغ روغن می دهد که آن را روی موضع سوختگی می گذراند. در روستای ضيابر، مقداری چای خشک را گرم می کنند و با روغن نباتی آغشته می سازند و روی سوختگی می مالند. در تولم شهر، روغن غاز روی موضع سوختگی می گذارند.
در خراسان ابتدا محل سوختگی را با آب دهان تر می کنند و اندکی نمک روی آن می پاشند تا پوست تاول نزند. سپس مقداری آب پیاز یا نفت یا آب سیب زمینی و یا مرکب سیاه روی موضع سوختگی می مالند؛ یا مقداری دوده چرب روی محل سوختگی می مالند و آنگاه یک عدد سیب زمینی خام را در هاون می کوبند و روی آن می گذارند. پس از دو روز، با حنا و روغن خمیری تهیه می کنند و به جای سیب زمینی روی محل سوختگی قرار می دهند. اگر هم سوختگی شدید و عمیق باشد، مقداری روغن بادام شیرین را در چند قاشق آب آهک می ریزند و بر موضع سوختگی می مالند.
در الموت ابتدا روی محل سوختگی سیب زمینی می گذارند و سپس از کوبیده گیاهی به نام رومون به عنوان مرهم استفاده می کنند.
در کازرون، برای درمان سوختگی های عميق، مقداری سنگ خناسه (نوعی خزه) را می کوبند و پودر آن را روی محل سوختگی آبدار می ريزند. برای سوختگی های خشك، پودر سنگ خناسه را با آب گل خطمی مخلوط می کنند و مانند ضماد روی سوختگی می مالند.
در رامسر، روغن خرس را روی سوختگی می مالند؛ یا روغن زرده تخم مرغ را روی موضع سوختگی می گذارند؛ يا سيب زمينی را رنده می کنند و در محل سوختگی قرار می دهند؛ يا زرده تخم مرغ را با خامه مخلوط می کنند و به وسيله پر مرغ روی موضع سوختگی می مالند. در روستای تمل، زرده تخم مرغ سوزانده شده را با روغن گاوی مخلوط می کنند و روی محل سوختگی می مالند.
در کرمان از گیاه گنجت برای درمان سوختگی استفاده می شود.
در پيرانشهر و روستاهای كله سيپان، شهر ستين و گردكشانه، روغن به دست آمده از زرده تخم مرغ را روی عضو سوخته می مالند؛ همچنين مقداری پوست انار خشك شده را می كوبند و به شكل پودر در می آورند. سپس آن را با شير مخلوط می کنند و روی شعله اجاق قرار می دهند. این دارو بدان اندازه می جوشد که قوام بیايد. سپس آن را با پر مرغ بر می دارند و روی سوختگی می مالند. در روستای كله سيپان، مقداری از ريشه گياهی به نام كما را با كمی شير و دوده چسبيده به تيرهای چوبی سقف تنورخانه مخلوط می کنند و روی سوختگی می مالند. گذاشتن مقداری پوره سيب زمينی خام يا ماليدن كمی ماست روی سوختگی، از ديگر روش هاي درمان و التيام سوختگی در این منطقه است.
در شاهرود و روستاهای اطراف آن، به منظور تسكين و درمان سوختگی، سيب زمينی را رنده می کنند و روی موضع سوختگی قرار می دهند. در بسطام روغن كنجد و آهك را با هم مخلوط می کنند و با پر مرغ روی سوختگی می مالند. پوست درخت اورس، اسپند و موی بز را با هم می سوزانند و موضع سوختگی را دود می دهند. در روستای مجن، با آب و نمک موضع سوختگی را می شويند. در دهملا مقداری روغن ماهی روی محل سوختگی می مالند. در روستای فرومد از محلول آب و خاك قند برای درمان سوختگی استفاده می شود.

 
جمع بندی و نتیجه گیری
در خصوص درمان های گیاهی در طب سنتی و عامیانه نواحی مختلف ایران، نکاتی چند به شرح زیر، قابل تامل هستند:

  •  با وجود تفاوت درمان های دارویی در نواحی مختلف ایران، شباهت های فراوانی نیز در این حوزه دیده می شود.

  •  بسیاری از گیاهان دارویی مورد استفاده در طب سنتی و عامیانه ایران، در واقع یک گونه گیاهی هستند که در نواحی مختلف، با نام های محلی خود نامیده می شوند و این سوء تفاهم را به وجود می آورند که گیاهانی مجزا هستند.

  •  بسیاری دیگر از گیاهان دارویی مورد استفاده در نواحی مختلف ایران نیز با وجود تفاوت جنس و گونه، از یک تیره یا خانواده گیاهی هستند و اثرات دارویی آنها یکسان است.

  • علیرغم موضوعات فوق الذکر، هر ناحیه از این سرزمین، دارای گیاهانی منحصر به فرد نیز می باشد که این مساله، موجب گستردگی بی مانند درمان های گیاهی در نواحی مختلف ایران شده است.  

  • بسیاری از گیاهان دارویی، در خوراک های بومی و محلی نواحی مختلف ایران نیز مورد استفاده قرار می گیرند و موجب تنوع بی نظیر طعم و عطر خوراک های ایرانی می شوند.

  • تنوع فراوان گیاهان دارویی در ایران، نشانگر غنای جغرافیایی و گیاهی این سرزمین زرخیز است و توجه شایسته به آن، می تواند نقش مهمی در فعالیت های اقتصادی و مشارکت در بازارهای جهانی داشته باشد.

 

 

 

گردآوری و تنظیم: فرید نوبخت حقیقی

به سفارش سایت هزارک
موسسه فرهنگی رادنواندیش

عکس تیتر: جوانه سبز

 

 

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: