|

معرفی استاد محمد درپور و گنجینه نغمه های نایاب خراسانی

دوشنبه, 22 خرداد,1402 - 15:23
صحبت از نواهایی است که از گوشه وکنار نواحی ایران روایت می کنند؛ از تاریخ و فرهنگ مرز پرگهر، از صدای اصیل در سینه حبس مانده مردمان این مرز و بوم و هنرمندان پیشکسوتی که حال یک به یک از میان ما می‌روند و تابلوی شناخت آنان در تابوتی است که برای همیشه در زیر خاک محبوس و کم‌کم از اذهان محو می‌شود.
معرفی استاد محمد درپور و گنجینه نغمه های نایاب خراسانی

هزارک -

از خراسان و مقامش و خنیاگرانش باید گفت. سرزمینی که امروز دیگر حاج قربان سلیمانی، ذوالفقار عسگریان، غلامعلی‌پور عطایی و... را با خود ندارد و تنها یک بازمانده دارد او نورمحمد درپور است. سینه‌اش گنجینه‌ای از آواها و نواهای خراسان. دستانش در روزگاری با نوازش استادانه‌اش بر دوتار خراسان «نوایی...» را زمزمه می‌کرد که امروز بر لبان همگان جاریست.
نور محمدچراغ موسیقی نواحی‌است. نورمحمد درپور خنیاگر، راوی و نوازنده دوتار سال ۱۳۱۱در روستای «سرخ سرا» از توابع «باخرز» منطقه تربت جام و روستای یادگار، دیده به جهان گشود.
آموزش دوتار و روایت‌های حماسی و تغزلی موسیقی منطقه خراسان را نزد استادان نامی منطقه حاج جهـانگیـر خان، حاج مـرتضی پـری، حاج عبدالحمید رسولی، ملا داد خدا کبودانی و ملا یاسین مریدار آموخت و سبک‌های خوانندگی حلقه ذکر را از خلیفه ملا سلـطان، ملا پایند بلوچ و... فراگرفت.
مثنوی خوانی را نیز بازرگانی به نام ملا مقـری و آخوند ملا مخـتاربه او یاد داد و غزل خوانی را از مولاداد هزاره پل ‌بندی و حاج لطف‌الله هزاره آموخت.
درپور همانند بسیاری دیگر از خنیاگران و راویان موسیقی مناطق از طریق جشنواره موسیقی فجر و نیز جشنواره‌های آیینه و آواز، موسیقی حماسی، جشنواره موسیقی نواحی کرمان و جشنواره‌های ذکر و ذاکرین به جامعه موسیقی معرفی شد و سپس به عنوان نوازنده‌ای صاحب سبک شیوه اجراهای متعددی را در کشورهای خارجی به صحنه برد. اجرای او در جشنواره موسیقی مقدس برلین در سال 2002 که به همراه محمدرضا درویشی و فرید سلمانیان در جشنواره حضور یافته بودند تماشاگران را سخت تحت تأثیر قرار داد. او از معدود بازماندگان صاحب سبک در منطقه جنوب خراسان و نماد موسیقی عرفانی است که در روایت‌هایش گاه از شعر شاعران و عارفان نامی منطقه چون حاج قاضی جلال‌الدین فقهی سلجوقی، ملا عبدالرئوف مجیدی، شیخ احمد جامی و مولاناعبدالرحمن جامی بهره می برد.
فاروق درپور فرزند استاد نورمحمد درپور در گفت‌و‌گو با ایران درباره حال و هوای این روزهای خنیاگر خراسان می‌گوید: <نزدیک به 83 سال از عمراستاد نور محمد و 75 سال از سابقه هنری ایشان می‌گذرد. پدرم چهارده ماه است که در بستر بیماری افتاده است. او که با خواندن و قرائت روزانه یکی دو جزء قرآن زندگی می‌کرد حال دیگر توانایی تکلم کردن ندارد و تنها قطرات اشک است که از گوشه چشمان او روانه می‌شود. تنها دلخوشی این روزهای استاد درپور دو دختر و پنج پسر و شاگردانی است که با احوال پرسی جویای حال او می‌شوند.>
وی می‌افزاید: <استاد درپور علاوه بر نوازندگی دوتار دستی هم بر خواندن موسیقی عرفانی دارد و سبک موسیقی عرفانی ایشان با خواننده‌های تربت جام کاملاً متفاوت است. ایشان درمراسم ذکر خوانی، منقبت خوانی، معراج خوانی و... اجراهای بسیار زیبایی داشته‌اند.>
آرش اوستا، سرپرست گروه موسیقی اوستا و نوازنده سه تار که در بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی موسیقی فجربه تماشای معراج خوانی استاد درپور آمده بود درباره نورمحمد می‌گوید: <استاد درپور تبحر خاصی در اجرای حماسه خوانی، تغزل، نغمه یا مقام‌های عرفانی دارند. وی ساز و آواز را به گونه‌ای همراهی می‌کند که هر کدام حرف جدیدی برای گفتن دارند. استاد نور محمد به دلیل دارا بودن شخصیت معنوی و عرفانی پیوند دهنده قلب‌های آسمانی هستند. حتی کسانی که صدای او را می‌شنیدند اگر با کلام فارسی ارتباط برقرار نمی‌کردند به لحاظ حس خوب، لطافت و سوختگی که در ساز ایشان بود براحتی ارتباط برقرار می‌کردند. در اجرا‌های نور محمد در کشورهای اروپایی و امریکایی چه کسانی با ساز او از خود بی خود نشدند. او با مردم زندگی می‌کرد اما چندان دغدغه‌های دنیایی نداشت.>
اوستا اظهار کرد: < یکی از ویژگی‌های
 نور محمد درپور این است که هر گاه در فضایی که قرار می‌گرفت رنگ و بو و هویت بومی و ملی خود را از دست نمی‌داد. همیشه با لباس آیینی منطقه خود و دستاری که بر سر داشت به اجرا می‌پرداخت. ایران و امریکا هیچ گاه برای او تفاوت نداشت همین امر سبب شد که در امریکا به‌خاطر حفظ اصالت جایزه ویژه دریافت کند. استاد نور محمد درپور پایبند اصول زندگی و ارزشی بود. اما آن‌طور که باید و شاید معرفی نشد تا در آینده نسلی دیگر از سبک زندگی و آیینی او تجربه کسب کند.>
آرش اوستا در ادامه درباره شرایط نا مساعد موسیقی نواحی می‌گوید: <هیچ گونه برنامه تدوین شده و اصولی برای موسیقی نواحی ایران که تشکیل دهنده ملیت و وحدت اقوام ایرانی است وجود ندارد. چندین جشنواره مانند ذکر الذاکرین، سرنای وحدت، موسیقی نواحی کرمان و... بر پا شد اما به دلیل نداشتن چشم انداز، راهکار درست و سلیقه‌ای برخورد کردن با این نوع موسیقی تعطیل شده است. در صورتی که این جشنواره‌ها حتی فرصت راه‌یابی به مرحله دوم را  پیدا نکردند.
وقتی برنامه‌ریزی و چشم‌انداز فرهنگی برای هیچ هنری بخصوص موسیقی وجود نداشته باشد مسلماً از بازوی هنر نیز نمی‌توانیم استفاده کنیم و این هنر چون شعله خاموش به بیراهه کشیده خواهد شد.> اوستا در پایان با گلایه از مسئولان
دست اندرکار افزود: آن‌گونه که شبکه‌های خارجی به موسیقی ایرانی می‌پردازند شبکه‌های داخلی این کار را انجام نمی‌دهند.
آنها آمده‌اند تا فرهنگ و هویت آیینی ما را به تاراج ببرند در صورتی که ما تا به امروز نتوانسته‌ایم حتی لباس آیینی یا موسیقی آیینی و شادیانه‌های خود را معرفی کنیم.

 

 

 

 

منبع: روزنامه ایران

نوشته ای از: ندا سیجانی

عکس تیتر: همشهری آنلاین

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: