هزارک - در شیراز، تیره قاسملو زیرمجموعه طایفه فارسیمدانِ ایل قشقایی است و نویسنده در کتابش به چگونگی شکلگیری، رویدادهای تاریخی، مسیرهای کوچ و سکونتگاههای سردسیری (در ییلاق) و گرمسیری (در قشلاق) این تیره بهطور مفصل پرداخته است.
این کتاب به قلم «حاجیخان قاسمی» از طایفه فارسیمدان تیرهی قاسملو، بنکوی علیکرمی نوشته شده است.
تیره قاسملو در حدود ۴۰۰ سال پیش به فارس آمدهاند. بنیانگذار و جد بزرگ این تیره «قاسم» نامی بوده که همراه با همسر و دو فرزندش (قرهخان و باباخان) از شمال غربی کشور به منطقه پادنا در سمیرم مهاجرت کردند و زمین حسنآباد را از طایفه قرهمیرشاملو خریدند و به تدریج شکل گرفتند و تیره قاسملو را راه انداختند. سپس روستای دَمِ آب و کوه دنا را بهعنوان ییلاق خود برای چرای دامهایشان انتخاب و در فصول سرما به مناطق گرمتر کوچ کردند و همزمان با حفظ یوردِ زمستانی خود، به حسینآبادِ سرمشهد در جنوبِ کازرون و بعداً میدانک بالاده رفتند و در آنجا به دامداری و کشت و زراعت مشغول شدند. چندسال بعد سرمشهد، مجاور کوههای کوهسرخ و کوه تپو را مسکن و قشلاق خود قرار دادند و ارتباطشان با ییلاق هم حفظ کردند.
طبق نظر نویسنده، قاسملوها مردمی باغیرت و مردمدوستاند که اگر افراد ناتوان، درمانده، بدهکار، ورشکسته و کسی که توانایی ازدواج نداشته باشد، بدهکارِ خونبها و … به این تیره روی آورد با دستی پر برمیگردد. آنها همچنین مهماننوازند، وحدت و یکپارچگی را دوست دارند و اگر خانواری به هردلیل از این تیره جدا شود، فوراً او را برمیگردانند و اگر از نظر مالی نیاز داشته باشد با او همکاری میکنند.
نویسنده درباره شغل مردم تیره چنین اشاره میکند: «سالها پیش و قبل از ساکنشدن در روستای سرمشهد، شغل اصلی مردم تیرهی قاسملو، دامداری بود و اندکی کشاورزی دیم مانند جو و گندم نیز در سرحد پادنا داشتند. آنها در دامنهی قلّهی دنا بعد از سالهای ۱۳۵۴ به جای گندم و ذرت، درخت سیب کاشتند در کنار شغل اصلی یعنی دامداری سنتی، زندگی روزمرهی آنزمان میچرخید.
پسران علاوه بر رفتن به مدرسه، حیوانات را میچرانیدند، هیزم میآوردند و در کشاورزی همکاری میکردند. دختران با آوردن آب از چشمهها و کمک به مادران در ریسیدن پشم و بافتن انواع قالی، گلیم، جاجیم، جوال، خوره، توبره، آبکِش و بندهای رنگارنگ، زدن مشکِ دوغ، پختن نان و غذا و شستن ظروفات و لباس و… کمک میکردند. پدر در کار دامداری و کشاورزی و خرید آذوقه و لباس و دیگر وسایل زندگی از روستا و شهر مشغول بود. هیچ فردی در عشایر قاسملو بیکار نبود. اگر جمعیت خانوار زیاد بود، شغل و کار هم بود. ماست، شیر و دوغ و کره و پنیر، روغن، کشک و گوشت هم فراوان بود؛ هم برای خوردن و هم فروش و امرارمعاش.
بعد از ورود تعلیمات عشایر به میان تیره، پسران و دختران به مدرسه میرفتند و بعد از تعطیلی، کارهای خانه را تقسیم و هرکس از اذان صبح تا اذان مغرب وظایفش را به درستی انجام میداد.
کتاب تاریخچه تیره قاسملو در ۵ فصل تدوین شده که هرکدام به مباحث مهمی برای معرفی و فرهنگ مردم شریف این تیره پرداخته است.
فصل اول کتاب درباره تاریخ سیاسی و جغرافیای تیره، تقسیم بنکو، امنیت تیره، تختهقاپو و اسکان اجباری، تعداد خانوار و جمعیت، سالهای خشکسالی و قحطیگی به تفصیل سخن گفته است. در فصل دوم به انواع غذا و خوراکیهای گیاهی و حیوانی مرسوم در تیرهی قاسملو، سکونتگاهها، موقعیت کشاورزی و اوضاع اقتصادی تیره بعد از سکونت پرداخته شده است.
فصل سوم کتاب به دامداری، پشمچینی و چوپانی گوسفندان بهعنوان شغل اصلی اهالی تیره در قدیم پرداخته است و در فصل چهارم، موضوع کوچ، زمان حرکت ایل در بهار و پاییز و مسیرها و ایلراههای تیره قاسملو موردبررسی قرار گرفته است.
فصل پنجم و آخر کتاب به اوضاع اقتصادی تیرهی قاسملو و مشاغل سنتی و آداب و فرهنگ زندگی ایلی پرداخته شده است. استفاده از پوستِ حیوانات در عشایر، تفاوت چادر زمستانی و تابستانی، پوشاک عشایری زنان و مردان، کشاورزی و زراعت، رفت و آمد از سرمشهد به کازرون، همسایگان تیره در ییلاق و قشلاق، آتش و روشنایی و وسایل گرمکننده، علم و دانش و فرهنگ و سواد در تیرهی قاسلمو از مباحث نهایی کتاب هستند.
در انتهای کتاب ۸ تصویر رنگی از نقاشیهای نویسنده و چهره افرادی از مردمان این تیره بهصورت رنگی چاپ شده است.
کتاب تاریخچهی تیرهی قاسملو / مختصری از (سرگذشت و رویدادهای تاریخی) در ۲۰۸ صفحه با قطع رقعی در مرداد ۱۴۰۳ با قیمت ۳۰۰ هزار تومان توسط انتشارات قشقایی روانه بازار نشر شد.
منبع: ایبنا