|

اوخشاما: نوای حسرت و سوگ در آذربایجان

دوشنبه, 19 اردیبهشت,1401 - 10:39
«اوخشاما» مشهورترین مرگ‌آوا در میان مردمان ترک‌زبان آذربایجان است. «مرگ‌آواها» از اجزای جدانشدنی در ادبیات شفاهی هر فرهنگی هستند. مرگ‌آوا به نغمه‌هایی گفته می‌شود که در سوگ عزیزان خوانده شود.
اوخشاما: نوای حسرت و سوگ در آذربایجان

هزارک -

در میان نغمه‌های بومی سنتی که اغلب شرح رنج‌ها و دردها و فراق‌هایند، می‌توان سوگ‌آواها را مظهری به‌کمال‌رسیده از ظهور اندوه انسان در شعر عامیانه (Folklore) ایران دانست. اوخشاما یکی از جانسوزترین آواها در این دسته از نغمه‌هاست.

اوخشاما در لغت به معنای وصف کردن از راه تشبیه است. فرم اشعار اوخشاما چهارمصرعی است که مانند دوبیتی، بیت‌های اول و دوم و چهارم آن هم قافیه‌اند، مصرع سوم آزاد است و جان کلام در دو مصرع آخر بیان می‌شود. در این فرم طول مصرع‌ها کوتاه است، هر مصرع هفت هجا دارد و مصرع‌ها اغلب بر وزن «مفتعلن فاعلن» سوارند؛ اگرچه خوانندﮤ اوخشاما به ندرت و به فراخور نیاز می‌تواند طول مصرع‌ها را بلند و کوتاه کند، یا تعداد مصرع‌ها را به شش برساند و یا از آن‌ها ترجیع‌بند بسازد. این قالب که اوخشاما در آن سروده و خوانده می‌شود، در شعر فولکولوریک ترکی آذربایجانی رایج‌ترین قالب شعر است و در آذربایجان به آن «بیاتی» می‌گویند.

در محتوا نیز –چنان که از معنای نام اوخشاما پیداست- شاعر و یا خوانندﮤ اوخشاما می‌کوشد تا ویژگی‌های دل‌انگیزِ عزیزِ ازدست‌رفته را در قالبی از تشبیه‌ها و استعاره‌ها درآورد و در خیال شنونده تصویرهایی از حسن و جمال بسازد. محتوای غالب دیگر در این قالب، بیان حسرت‌ها، ای‌کاش‌ها و رویاهایی است که بازماندگان برای عزیز از دست‌رفته در ذهن می‌پروده‌اند.

اما آنچه اوخشاما را بیش از هر چیز جانسوز می‌کند، فرم و محتوای آن نیست، بلکه اجرای آن (Performance) است. در اجرای اوخشاما خواننده با لحنی محزون، چنان استعاره‌ها و تشبیه‌ها را بر سر عواطف شنونده آوار می‌کند، که حتی اگر کسی زبان ترکی آذربایجانی نداند، همین لحن کافی است تا اختیار دل و دیده از دست بدهد و مشک اشکش دریده شود.

همراهی شنوندگان در پایان هر مصرع، تأثیر لحن بر مخاطب را آشکار می‌کند. خواننده اغلب هجای پایانی هر مصرع را تا جای ممکن با نفسی کشیده‌تر می‌خواند. شنوندگان نیز در پایان هر مصرع، هجای پایانی و یا کل کلمۀ قافیه را با خواننده تکرار می‌کنند، و گاه با یک آوای کشیدﮤ آه، هی و مانند این‌ها، طنین اوخشاما راتشدید (resonance) می‌کنند. این همراهی چنان است که حتی ممکن است در مجلسی که اوخشاما خوانده می‌شود، در میان شعرهای خوانندﮤ اصلی، فردی دیگر اوخشامایی درخورِ لحظه بخواند، و یا چندنفر هر یک چند اوخشاما در منقبت عزیز از‌دست‌رفته سر دهند.

اوخشاما در عزاداری‌های آیینی آذربایجانی‌ها به ویژه در رثای سید شهیدان حضرت امام حسین(ع) و سایر شهیدان کربلا نیز خوانده می‌شود. جایگاه اوخشاما در این مجلس‌ها درست در لحظه‌های اوجِ زاری است. نمونه‌ای مشهور از این دست اوخشاماها با صدای غلامرضا عینی‌فرد به این متن پیوست شده است که متنش از این قرار است:

کربلا باغ اولِیدی

دوره‌سی داغ اولِیدی

قشون خیمه‌لَرَه گَلَندَه

اباالفضل(ع) ساق اولِیدی

 

[چه می‌شد اگر] کربلا باغی می‌بود

گرداگردش کوهساران می‌بود

[چه می‌شد اگر]  لشکر [دشمن] که به سوی خیمه‌ها می‌آمد

اباالفضل(ع) زنده می‌بود.

 

 

 

 

عکس تیتر: خبرگزاری میراث آریا

 عکس از: اصغر ازدست

ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: