هزارک - لباسی که شاید برای گردشگری ایران همچون یک برند معروف ظرفیت تبلیغ داشته باشد. هنوز هم میان عکس ها و تصاویر سیاحان خارجی در ایران می توان لباس های عشایر را یافت و همین موضوع نشان می دهد لباس ها چقدر می توانند در وجهه و بازتاب فرهنگ ایران موثر باشند.
پوشاک زنان عشایر شامل کلاهک، آرخالق، تنبان، پاپوش، روسری، پیراهن، دامن(قر) است که بیشتر در رنگ های بسیار شاد و متنوع و الهام گرفته از طبیعت تهیه می شود. پوشاک مردان عشایر نیز شامل کلاه، پیراهن، آرخالق، شال کمر، چقه و کپنک است. لباس عروس ها در جنوب فارس توسط زنان هنرمند شهر اوز تهیه می شود؛ کاری که به نام خوس بافی می خوانند و رونق خوبی دارد.کلاه پوستی بلند و دواری که گاه سرش تخت بود.
عکس از سایت نمناک
در آغاز قرن بیستم مردها پیراهن بی یقه سفید، شلوار گشاد سیاه که دم پایشان جمع شده بود، قبایی که جلویش با کمربند بسته میشد، و کلاه کوتاه و گرد نمدی میپوشیدند. بعضی مردها نیز ژاکتهای پوستی و جلیقههای نمدی میپوشیدند. پاپوششان نیز مانند همه ایران گیوه (ملکی) بود. برای جشنها، شکار و جنگ مردها عبای نازکی به نام چوقا میپوشیدند. بستن قطار فشنگ نیز مایه مباهات بود. مردهای طوایف گوناگون قشقایی بر اساس کمربند و شیوه بستن قطار فشنگشان قابل تشخیص بودند.
از ۱۳۰۷ که رضاشاه پوشیدن لباسهای محلی را ممنوع کرد تا ۱۳۲۰ که مجبور به استعفا شد، مردان قشقایی از پوشیدن قبا، کمربند و کلاهشان منع شدند. ایشان مانند تمامی مردم ایران (به جز روحانیون) مجبور به پوشیدن لباسهای غربی شدند. پس از ۱۳۲۰ قشقاییها به پوشیدن لباسهای گذشتهشان روی آورند با این تفاوت که آرخالق به لباس مهمانی تبدیل شد و چوقا ورافتاد. در همین زمان ناصرخان قشقایی که از زندان رضاشاه گریخته بود و در پی ایفای نقش مؤثری در مقام ایلخانی ایل قشقایی بود، کلاهی جدید (دوگوشی) به قشقاییها عرضه کرد که در رنگهای نخودی، مازویی و خاکستری، از نمد ساخته میشد. این کلاه به سرعت توسط مردان قشقایی پذیرفته شد و به سمبلی از قدرت، خودمختاری و هویت قشقاییها بدل شد.
منبع: فرهنگ و هنر بیتوته