هزارک - منطقهی کتول که در گذشته یکی از هفت بلوک اصلی و قدیمی ایالت استرآباد محسوب می گردید، امروزه به مرکزیت شهرستان علی آبادکتول از نظر وسعت و جمعیت سومین شهر استان گلستان است. این منطقه دو نوع آب و هوای جلگه ای و کوهستانی با طبیعتی زیبا و سرسبز دارد. ارتفاعات و رودخانه های آن و جنگل و درخت های برافراشته اش نوازشگر روح و جسم هر بیننده ای است. محل اسکان بسیاری از مردم در گذشته در همین ارتفاعات بوده است و هم اکنون که با وقوع تحولات گوناگون و رشد ارتباطات به شهرها روی آورده اند ییلاق را برای گردش و تفریح و اقامت خود در تابستان برگزیده اند. همین محیط زیبا باعث تلطیف روحیه و ذوق و قریحه هنرمندان این منطقه به خصوص موسیقی دانان شده است.
تأثیر اقلیم و جغرافیا و آداب و رسوم اقوام، در شکل گیری موسیقی و آوازهای هر خطه و منطقه بر کسی پوشیده نیست و منطقه ی کتول نیز بی شک جدا از این قاعده نیست. علاوه بر اقلیم، حوادث تاریخی، وقایع سیاسی، اوضاع اجتماعی و فرهنگی به همراه آداب و رسوم مختلف نیز در این امر دخیل است.
با توجه به اینکه فرهنگ شفاهی هر سرزمینی، هماهنگ با ویژگی های تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و خلق و خوی مردمش، سرشت و سرنوشتی خاص می یابد، لذا خاستگاه اصلی موسیقی منطقه ی كتول را میتوان در «نوع زندگی» و نحوه ی امرار معاش آنها جست و جو كرد. موسیقی در زندگی مردم این منطقه جایگاه والایی دارد و عامل بسیار مهمی برای حفظ هویّت قومی آنان محسوب می شود. عمدهترین كارمردم این منطقه، دامداری و كشاورزی می باشد بنابراین؛ منشأ پیدایش آهنگها و مقامهای كتولی ریشه در زندگی گالش ها، چوپانان و كشاورزان دارد.
هنگامیكه هیزمشكن كتولی برای برپاکردن كومه۱ خود، به بریدن چوب در جنگل مشغول است یا شالی كار در شالیزار به كار نفس گیر «نِشا» و سپس «وِجین» و پس از آن به «شبپایی۲» اشتغال میورزد و یا زمانی كه چوپان كتولی در نیمههای شب یا صبح مهآلود و یا در ساعات دیگر شبانهروز، بار تنهایی را به دوش میكشد، هیچ چیز غیر از آواز و ترانههای كتولی و نواختن نی و شمشاد كه بیانگر حالات و احساسات او
می باشد، وی را آرام نمی کند و یا به كار و فعالیت وا نمی دارد.
زن كتولی با نغمهی شیرین «لالائی» کودکش را می خواباند و با ترانههای خاص «كاربافی» پارچه میبافد و یا از چشمه آب میآورد، خانه را رُفت و روب میكند و پا به پای مرد خانه تأثیر انكارناپذیر خود را در پیشرفت كار مزرعه و گلهداری به اثبات میرساند. مرد كتولی نیز در همه وقت، شعر و ترانه را به یاری میگیرد حتی آنگاه كه در مرگ عزیزی به سوگ مینشیند بار غم دل را در شعر و آهنگ جای میدهد.
از این رو ؛ شعر و ترانه با زندگی مردم كتول، در كار و اوقات فراغت، غم و شادی و در جمع و تنهایی پیوندی ناگسستنی دارد.
موسیقی منطقه ی کتول از نظر ساختار، به دو گروه تقسیم می شود.
1. آوازی ( با کلام ) 2. سازی ( بی کلام )
موسیقی آوازی منطقه کتول شامل این بخش ها می باشد:
آواز مردان:
ـ بیدخوانی (بیت خوانی): هرایی ها / راست مقام ها / کله کش ها / ریز مقام ها
ـ کارآواها (ترانه های کار): دامداری / کشاورزی / باغبانی / چاربیداری / صنایع دستی و...
ـ منظومهها: نقل ها و حکایت ها
ـ نوروزخوانی: آیین ها و ترانه های بهاری
ـ دینی و مذهبی
آواز بانوان (زَنانِه مِقام):
ـ لالاییها
ـ پاچَکّهها: آیینهای شادمانی
ـ کارآواها (ترانههای کار): دامداری / کشاورزی / باغبانی / صنایع دستی / پخت وپز و...
ـ سرگریهها: سوگ
بخش دیگر موسیقی منطقه ی کتول موسیقی سازی (بی کلام) می باشد که از سه بخش تشکیل شده است.
بخش نخست: پاسخ به مقام های آوازی می باشد که با سازهایی مثل نی هفت بند، دوتار و کمانچه اجرا می شود.
بخش دوم: موسیقی مراسمی (آیینی): که شامل آهنگهای سرحمامی، چَکّه سماع، عاروس یاری، کشتی گیری و اسب دوانی می باشد و با سازهایی مانند کمانچه، شمشاد، سرنا (زِرنا)، دٌهٌل (دیل)، دایره (دَس دایره) و لگن اجرا می شود.
بخش سوم: موسیقی روایی (داستانی): شامل آهنگ های ورساقی، زارنجی، شترناز، غریب، یارخدیجه و اسماعیل خانی می باشد و با سازهایی مثل نی هفت بند، دوتار و کمانچه اجرا می شود.
دسته بندی و ساختارشناسی معرفی شده بیانگر این است که موسیقی منطقه ی کتول، از نظر خاستگاه و ساختار یکی از خاص ترین انواع موسیقی در بین نواحی ایران می باشد و در فرهنگ موسیقیایی این منطقه، از بدو تولد تا هنگام مرگ در موضوعات مختلف، شعر و موسیقی خاصی وجود دارد.
نکته حائز اهمیت این است که، اگر چه موسیقی آوازی این منطقه به دو دستهی مردانه و زنانه تقسیم می شود اما در واقع اینگونه نیست که آواز مردان را بانوان و آواز زنان را مردان اجرا نکنند، بلکه در برخی از مجالس و رسوم، هر دو گروه شرکت دارند و هرنوع آواز مرتبط با آن آیین خوانده و اجرا می شود.
نویسنده: محمدرضا برزگر
نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی کتولی