هنر اقوام, موسیقی اقوام, آخرین یادداشت موسیقی اقوام
شماره: 3003
1403/03/07 - 11:15
نگاهی به آواز کتولی در موسیقی مازندران

کتولی یکی از لحن‌ها و رپرتوآرهای آوازیِ موسیقی مازندران است. مضمون شعرهای آن، بیش‌تر عاشقانه است و معمولاً جوانان آن را اجرا می‌کنند و عده‌ای برای این که به شور و هیجانِ کتولی بیفزایند، با «شواش»  یا «کلّه وَنگ » با خواننده همراه می‌شوند. پس از کتولی، ترانه‌ای شاد (کیجا جان)، برابر با حال و هوای مجلس خوانده می‌شود.

 

کتولی/لیلی جان/ دشتی حال katuli/lәyli jān/dašti hāl

کتولی، از دو بخشِ بلند و کوتاه تشکیل شده است که از فراز و ارتفاعِ صوتیِ بالا شروع می‌شود و با «کل حال kәl hāl» پایان می‌یابد.

اگر بخواهیم کتولی را با گوشه‌های موسیقی ردیف دستگاهی ایران، مقایسه کنیم، با گوشه‌ی حاجیانی منطبق است.

 

نگاهی به آواز کتولی در موسیقی مازندران

 

کسی و مسنگه به معنی بزرگ و پهناور است که خلاصه‌ی مسنگه در فارسی باستان، مس شده که به تدریج تبدیل به مه گردیده است.
واژه‌ی کتولی به جز مازندران در مناطق دیگر نیز رواج دارد. دهخدا دو معنا برای آن نوشته است: الف- در تداول مردم گناباد، کهنه، بیکاره: ظرف کهنه کتول است. ب-کتول‌الارض؛ پشته‌های زمین و آنچه بلند برآمده باشد از آن.
در فرهنگ معین، کوتوال kutvāl به معنی حاکم اندرون شهر، نگهبان قلعه، قلعه بیگی، قلعه دار و دژبان است.
در کتاب فرهنگ گفتاری در موسیقی ایران- استان گلستان- به قلم کیوان پهلوان و سید احمد حسینی، در مورد وجه تسمیه‌ی شهرستان کتول (علی‌آباد کتول) چنین آمده است: «باری از آن‌جا که تاریخ سلطنت شاه‌عباس دوم (1052-1077) با مندرجات کتابچه وقایع کتول مطابقت دارد و نیز با توجه به گزارشات در «روضه الصفا» در رابطه با کتول و قتل نقدعلی خان اول به دست حسینقلی‌خان قاجار در تاریخ 1187 هـ .ق، نتیجه‌گیری می‌کنیم که این طایفه حدود سیصد و پنجاه سال قبل وارد این منطقه شدند و ...

اما علت این که به آنان «کتول» گفته شده این است که مهاجران اولیه آنان [از] سیستان، امیر و داروغه قلعه و قلعه‌بان بودند و «کوتوال و کوتول» نامیده می‌شوند.»

کَتَه kata به معنی بزرگ به گواهی فقه‌اللغه، سکایی است.  این در حالی است که همین واژه با تلفظ کَته katә در زبان مازندرانی به معنی افتاده است. پس، هیچ‌کدام از این دو واژه، نمی‌تواند ریشه‌ی کتول باشد.
در کتاب فرهنگ واژگان تبری، معنی کتول را چنین نوشتند: «کتول katul : 1.کسی که رسم چوپانی را نداند. 2.کشاورز و زارع. 3.گاو شیرده. 4.غریب و بی‌کس- کسی که از شهر و دیارش جدا افتاده باشد.»
بر پایه‌ی گویش مردم منطقه‌ی دوُسرشمار- حوزه‌ی بخش دودانگه‌ی ساری- روستاهای بالاده، پایین‌ده، قلعه و ... به غبغب، کتور katur می‌گویند. با این همه، اگر کمی در شعر فولکِ زیر تأمل کنیم، نتیجه می‌گیریم که کتولی متعلق به مردمی است که کتول هستند.

کَتولی بَخوندم مِه یار کتوله
        کتولی بَخوندم مِه منزل دوره

کتولی بخوندم بوُرم ولایت
        شه یارِ دست دارمه شیرین حکایت

برگردان:        
«کتولی» بخوانم که یارم «کتول» است
        «کتولی» بخوانم که منزل من دور است

کتولی بخوانم تا به ولایت خود بروم
        از دست یارم حکایتی شیرین دارم

 

در مازندران، گالش‌های گاودار، مردمی را که در روستا زندگی می‌کنند و به شغل دامداری مشغول نیستند، «کتول» می‌نامند. در ضمن، گالش‌ها به  گاوهایی که روستاییان در منزل خود نگه‌داری می‌کنند «کَتول گو  katu; gu/o» و روستاییان به گاوِ گالش‌ها «گالش گو gālәš gu/o» می‌گویند (یعنی گاوِ روستاییان و گاوِ گالش‌ها).
در این چشم‌انداز، به گاوداری که در جنگل زندگی می‌کند و دارای شغل دامداری است، گالش گفته می‌شود و به کسی که در روستا هست و به کار غیر دامداری مشغول است، کتول می‌گویند.
همان‌گونه که هم‌چنان به گاوداران، گالش، و به گاوِ آنان «گالش گو gālәš gu/o » گفته می‌شود، شاید در گذشته به روستاهای ییلاق (میان‌بند)، کَتوُل می‌گفتند که هم‌اکنون به گاوِ آنان، «کَتول گو katul gu/o می‌گویند.
ممکن است که در گذشته‌ی دور به روستاهای میان‌بند (ییلاق، دامنه‌ی البرز)، کتول گفته می‌شد چرا که در زبان مازندرانی «بند وُ کَتل band-o-katәl» به معنی کوه و کمر است که در زبان فارسی، ترکیبِ «کوه و کُتَل» به معنی کوه و کمر وجود دارد. از سویی، به خاطر سرمای شدیدِ ییلاق، مردم برای گرم کردن اتاقِ خود و ماندگاری آتش، همیشه از «کَتل katәl» - یعنی کُنده‌ی بزرگ- استفاده می‌کردند. شاید به این دو دلیل –کتول یعنی کَتل آورنده یا در «بَند و کتل» زندگی کن- به آنان کتول می‌گفتند.

همان‌گونه که می‌دانیم، برخی واژه‌های مازندرانی مانند «اَش» به معنی خرس و «مرخا mәrxā» به معنی خاله، به مرور زمان، از زبان گفتاری (روزمره) از بین رفتند و هم اکنون فقط در زبان‌زدها یا کنایه‌ها از آن‌ها استفاده می‌شود. مانند:
«اَش ره بَکوُشته، پلنگ ره دار هدا !»
برگردان فارسی: خرس را کشت، پلنگ را به درخت آویزان کرد.
مفهوم: چاخان و بلوف‌زن است. خالی‌بند است.
«فلانی مرخا هَسته»
برگردان فارسی: فلانی، خاله است.
مفهوم: مردی که رفتار زنانه داشته باشد.
یادآوری می‌شود که در کتابِ نصاب، نوشته‌ی امیر مازندرانی (امیر تیمور قاجار ساروی)، مرخا mәrxā (مخفف مارِ خاخر: خواهر مادر) به معنی خاله و پرخا pәr xā (مخفف پی‌یر خاخر: خواهر پدر) به معنی عمه آمده است.
با این همه، با توجه به دوبیتی فولکِ مورد اشاره، معنی شماره‌های 1 و 2 کتول در فرهنگ واژگان تبری و دلایل بیان شده‌ی لقب کتول به اهالی روستا، می‌توان آن را به عنوان یک فرضیه پذیرفت که آواز کتولی، آوازِ روستایی‌ها بوده که شغل اصلی آن‌ها دام‌داری نبود.
افزون بر این، کتولی از واژه‌ی «کتول» و «ی» نسبت درست شده است. این «ی» نسبت به خوبی نشان می‌دهد که کتولی به کسانی تعلق دارد که به باورِ برخی، مانند گالشان، کتول هستند. هم‌چنین، با توجه به این واقعیت که برای اجرای آوازِ کتولی نیاز به قدرتِ نفس‌گیری زیادی است، خواندنِ آن برای گالش‌ها، که کارِ سنگین و مشقت باری دارند، دشوار می‌باشد. اما، اجرای دنباله‌ی کتولی که به «کل حال kәl hāl» معروف است باکارهای طاقت‌‌فرسا، تناسب دارد. شاید به همین دلیل باشد که همه‌ی زنان مازندرانی، همواره «کل حال» کتولی را اجرا می‌کنند. اگر هم قصدِ اجرای کاملِ کتولی را داشته باشند، کتولی ای کوتاه- نه مانند مردان بلند و طولانی- می‌خوانند. البته، پس از ورود دستگاه‌های صدابرداری و راه‌اندازی ضبط صدا، برخی خوانندگانِ زن، به تبعیت از مردان، کتولی را کامل اجرا می‌کردند.
در برخی نقاط، به کتولی «دشتی حال» نیز می‌گویند. شاید، به این دلیل که کتولی در مایه‌ی دشتی اجرا می‌شود، به آن «دشتی حال» می‌گفتند و یا این آواز را نخست، مردمِ دشتِ مازندران می‌خواندند و سپس کوه‌نشینان از آن استفاده کردند.
حرف آخر این‌که: کتولی به «لیلی‌جان» هم معروف است. شاید به این دلیل که خواننده در آغازِ آواز از «گته لیلی جان gәtә lәyli jān » و در بین مصرع‌ها از «لیلی جان» بهره می‌برد. البته، اندک خوانندگانی هم برای بیان نام و یا توصیف رفتار معشوقه‌ی خود، از واژه‌هایی چون بانوجان و نازدارجان در بین مصرع‌ها استفاده می‌کنند.

 

نگاهی به آواز کتولی در موسیقی مازندران

 

 

منبع: هزارک

بهمن‌یار شریفی

محمدابراهیم عالمی

 

 

حق انتشار محفوظ است ©